دانلود کتاب گرگم به هوا از مریم روح پرور با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
همه چیز از سفر تفریحی شروع شد. سفری که با گم شدن وکیل پایه یک دادگستری غزل شکیبا در جزیره کیش همه را به وحشت انداخت. با خراب شدن قایق وسط دریا همه چیز بهم ریخت. ۱۲ روز دوری و بی خبری، ۱۲ روز تنهایی با مرد قایق ران در جزیره ای کوچک و پرت وسط دریا…
فرامرز با قلبی تپنده و فشار سختی که تحمل میکرد سمت اتاق غزل رفت، نفسی تازه کرد در را باز کرد، نقاب لبخندش را روی چهره زد خیره به مهلا گفت: مادر دخترمون چطورن؟ -خوبیم، غزلم صبحونشو خورد و خوابیده. -مهلا جان این جا نمیشه بمونیم باید برگردیم تهران. -اما غز… -نگران غزل نباش دکتر گفت مشکلی نداره، میبریمش تهران میگم تو خونه مراقبت ویژه ازش کنن. مهلا به صورت دخترش نگاه کرد و گفت: باشه. -من سپردم به فرهاد بگه وسایل جمع کنن، شما از همین جا باید بیاید فرودگاه. -باشه فرزاد فقط… سکوت کرد و
فرامرز جلو رفت گفت: فقط چی عزیزم؟ -تو خوبی؟ حس کردم کلافه ای. فرامرز لبخند واقعی زد دست پیش برد موهای همسرش که از کنار روسری بیرون آمده بود را با سر انگشت زیر روسری داد و گفت: خوبم نباشم کنار تو حالم خوبه، نگران کارای مردونه نباش اونارو خودم حل میکنم مهم اینه تو و غزلم حالتون خوبه. -فکر نکنی با غزل سرگرمم حواسم بهت نیست دست بالا برد عرق روی پیشانی فرامرز را با لبه روسری اش پاک کرد و گفت: همیشه مسائل کاری از من پنهان شده اما فرامرز من اینجام که تو و غزلمو آروم کنم تو خستهای. فرامرز
چشم بست سر به زیر برد و کلافه سر چرخاند به دختر چشم بسته اش نگاه کرد و گفت: خوبم مهلا، میرم دکتر صدا کنم ببینم غزل چیزی لازم نداره تو هم لباسشو عوض کن زودتر بریم. -باشه. فرامرز با عجله چرخید بیرون رفت اما مهلا با ناراحتی زیر لب گفت: پریشونی شکیبا. چشمان غزل باز شد از درد چهره در هم کشید، مهلا سریع ایستاد و گفت: چیه مامان جان درد داری؟ غزل سرش را به چپ و راست تکان داد گفت: نه. -باید بریم غزل بابات میگه بریم تهران. غزل پلک زد هیچ نداشت بگوید انگار خودش هم دوست داشت از آن جزیره دور شود …