دانلود کتاب راز پیاله ی گل مرغی از سارا رایگان با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
این کتاب روایت داستانیست عاشقانه و آرزوهایی بزرگ که با سنگ اندازیها و کینهتوزیهای خانوادگی نابود میشود و انتقامی کهنه، که سالها سایهی شومش را بر زندگی آنها انداخته و بذر حسرت و نفرت را در دلهایشان نشانده. اشخاصی که حتی دیگر وجود ندارند هنوز سرنوشتشان را رقم میزنند و باعث تباهیشان میشوند!
با اتفاقات اخیر حاج فتاح تصمیم گرفت قبل از مرگ،اموالش را عادلانه بین فرزندانش تقسیم کند. چون برخلاف تصورش، پسری را که فکر می کرد در آینده به صالح خانواده رفتار می کند جور دیگری می دید. او حالا که میدان را به خاطر بیماری پدر خالی دیده بود، هر طور که می خواست جولان می داد و به گفته های او وقعی نمی گذاشت. حاج فتاح هم شفاها این مسئله را به اطلاع فامیل و دوست و آشنا که
به دیدنش می آمدند رساند، تا در اولین فرصت ولی اجل مهلتش نداد و رسما این کار را قانونی انجام دهد این کار منتفی شد. بعد از فوت پدر، برادرشان به وصیت او عمل نکرد و تمام دارائیش را تصرف کرد و در جواب، به همه گفت: وصیت شفاهی، ارزش قانونی ندارد. آذر به خاطر تکبر و غرورش هیچگاه این موضوع را عنوان نکرد و در ظاهر احترام برادرش را داشت؛ ولی از او ناراضی بود. با اینکه سال ها از مرگ پدرش
می گذشت مدام دودو تا چهارتا می کرد و این فکر مانند موریانه مغزش را میجوید. تا زمانی که برای محبوبه دختر برادرش، خواستگار آمد. انگار تازه به هوش آمده بود و تعجب می کرد چه طور این مسئله زودتر به ذهنش نرسیده است؛ این بهترین راه بود برای رسیدن به هدفش! اگر بچه هایشان با هم ازدواج می کردند هر چیزی که از برادرش به جا میماند نصیب فرزندانش میشد و او به حقش می رسید..