دانلود رمان های از نازنین ناطقی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری به اسم نازنین که برای احضار جن به یه خونه متروکه میره .که همونجا نازنین دچار اشتباه میشه همین باعث میشه یه سری موجودات بهش یه پیشنهادی بدن که اونم مجبوره قبول کنه. اما بعد یه جنی به اسم های و دوستاش به کمکش میرن و… اسم رمانم …های …هست . برگرفته از واقعیت زندگی خودمه. اسم خودم نازنینه و بیشتر این اتفاقا واسم افتاده اما بعضی هاشم تخیلی هست. اما واقعا تو زندگی من جنی به اسم های وجود داره…
یک ماهی میشد که خونه ی آرمان و آرادم… از همون روز اول که اومدم سیم کارتمو شکوندم که کسی پیدام نکنه یا مامانو بابام زنگ نزنن.واسم سوال شده که چرا عسل تو این مدت کاری نکرده… اگه منو تعقیب کرده چرا آدرس خونه ی آرمانو آرادو به بابام نداده! خلاصه من که خیلی گیج شدم! تو این مدتی هم که خونه ی آرمانو آرادم خیلی با هم صمیمی شدیم یه سیمکارت جدید آرمان برام خریده که اگه لازمم شد ازش استفاده کنم، بچه ها خیلی پایه ان. هر شب می شینیم پای پلی استیشن…
کلی با هم خوش می گذرونیم… متاسفانه هنوز از اون روز هم نتونستم های رو ببینم… تو همین فکرا بودم که آراد گفت: آراد _: نازنین، فردا شب این پسر همسایه مون مهمونیه مختلت داره، ما رو هم دعوت کرده، منم که از این جور جمعا بدم میاد چطوره یکم خراب کاری کنیم… _دقیقا چه جور خراب کاری؟؟ از الان بگم ، خوش ندارم بیفتم دست پلیس! آرمان که تا الان ساکت بود و داشت با لب تابش ور می رفت گفت: آرمان_: بچه ها من یه فکر بِکر دارم!. آراد_: بگو ببینم این فکر بِکرتو؟
آرمان_: اینجا طرز تهیه ی یه معجونیو نوشته که اگه بخوریش کل چشمات، حتی سفیدی چشماتم آبی میشه! جالب اینجاست خودتم وقتی جایی رو می بینی همه جا رو آبی می بینی!. _جدا چه باحال، بگو ببینم چه جوری درست میشه؟ آراد_: صبر کن ببینم ،چرا حرف مفت می زنی… اول ببین تو کدوم سایت نوشته، بعدش وقتی مطمعن شدی استفاده کن! اگه کور بشی چی!؟ _کور چیه عزیز من، من حاضرم استفاده کنم… بگو ببینم چه جوری درست میشه؟ آرمان_: آخه خیلی عجیب غریبه، نوشته باید چیزای توشو از یه جن بگیری!