دانلود کتاب مرثیه ای برای خویشتن از پرستو مهاجر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان در مورد مرگ دختری هست، توی قبر خوابیده ولی میبینه که بالای سرقبرش چه اتفاقی خواهد افتاد و تمام حرکات و حرفارو می شنوه و حس می کنه و…
آیا از دنیای زیر خاک خبر داری؟ باخودت چه چیزی همراه آوردی؟ ۶ و نیم متر پارچه سفید که اسمش و کفن گذاشتن، هه از شب قبر میترسی؟ ای بینوا با خود چه کردی؟ کنارت جمع شدن زانو زدن به سوگ نشستن، چه خرمایی می خورند، توآرام زیرخاک فقط تماشا می کنی، چه کسی بیشتر از همه برای تو اشک ریخت؟ چه کسی اشک مصنوعی ریخت؟ دسته دسته لاشخورها
می آیند؟ چه سفره رنگی برای تو انداختن اما تو همچنان ساکتی، نه حرفی نه سخنی. اعلامیه ها به دیوار چسبیدن. داخل قبرچه چیزهایی میبینی؟ شاید سوسک قهوه ای رنگ با چشم های قرمز و پاهای کوچک بلورین وشاخک های چون تارمو روی صورتت وول بخورن، یامورچه مشکی رنگ که به دنبال غذا روی پاهایت حرکت میکنند، راه گریزی نیست خاک
تمام راه های فرار و بسته هر چقدر داد و فریاد، بزنی بی فایده اس، هه بیچاره حتی نمی توانی از جایت بلند شوی، نگران نباش اطرافیان کناره سنگ قبرت فانوسی روشن کردن که از تنهایی نترسی، شاید هم بترسی، چاره چیست؟ آیا از شیاطین وجن فرارمیکنی؟ که بخواهند گلویت را پاره کنن، یا چشم هایت را از حدقه بیرون در بیاورند از کدام یکی وحشت داری…