دانلود کتاب انتقام سرخ از بهناز شکری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری ساده و مهربان دوست داشتنی با احساسات پاک و عاشق به دور از هر کینه و دشمنی؛ دختری که دنیایش در چشمان عشقش خلاصه می شود. دختری بی گناه که در شب عروسیش، دزدیده می شود، صدمه می بیند، شکسته می شود، کشته میشود. اما…. او باز می گردد و دوباره متولد می شود؛ با احساساتی متضاد. دختری سرد و مغرور با حس کینه، انتقام و خون خواهی، با قدرت هایی که از آن بی خبر است. او چگونه انتقام می گیرد؟
وارد ر ستوران که شدیم به سرویم بهداشتی رفتم تا به و ضعیتم سرو سامونی بدم، آبی به صورتم زدم و آرایشم که پخش شده بود رو تمیز کردم. به خودم توی آیینه نگاه کردم، چرا اینجوری ش؟ اون صدا چی بود دیگه؟ مطمئنم هرچی که بود اسم من رو صدا میزد. کاملا بهم ریخته بودم، مشتی آب به آیینه پاشیدم. من نباید این ور باشم با این حالم نیک رو هم ناراحت کردم حتما الان کلی نگرانم شده، باید محکم باشم حتما اشتباه شنیدم آره در سته همش توهم بوده نباید بزارم
چیزی این روزهای خوب که دیگه برامون تکرار نمی شه رو خراب کنه. کیفم رو بازکردم و لوازم آرایشم رو بیرون آوردم تا چهره رنگ پریدم رو یکم نقا شی کنم؛ مدادی به چشم هام کشیدم و یکم هم ریمل به مژه هام و رژلب صورتی دخترونه هم روی لب هام زدم با زدن رژ گونه صورتی کم حالی آرایشم رو تموم کردم. انقدر تندتند آرایش کردم که کلش دو دقیقه هم نشد؛ -خب سلنا خانم حالا یکی از اون لبخندهای خوشگلت رو بزن وبرو پیش نامزدت. خداروشکر دیوونه نبودیم که
اون هم شدیم،همین مونده بود که باصدای بلند با خودم حرف بزنم؛ هی روزگار با آدم چیکارها که نمی کنی، هی. ازخودم خندم گرفت نه به یک رب پیشم و نه به الانم. یک لبخند زدم وبیرون رفتم، چشمی توی رستوران گردوندم و نیک رو پشت میز همیشگی دیدم؛ سمتش رفتم، غذاهارو آورده بودن چون سلیقم رو می دونست واسه من هم سفارش داده بود. نیک به گلدون روی میز خیره شده بود و معلوم بود شدیدا تو فکره چون اصلا متوجه من که روبرور ایستاده بودم نشد….