میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان گلاریس pdf از خورشید با لینک مستقیم

آخرین ویرایش رمان گلاریس اثر خورشید فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم

اون دختر برای عمل مادرش میخواد تن فروشی کنه و بکارتش رو به حراج گذاشته! اسمش گلاریس بود! دختری که مامور شده بودم تا بدون اینکه بفهمه دورادور مراقبش باشم! با فهمیدن اینکه میخواد بکارتش رو به حراج بذاره! اون رو به خونه‌ام کشیدم تا توی دام مرد دیگه ای نیوفته…

مقدمه ای بر رمان گلاریس

محمد با اطمينان چشم هايش را باز و بسته كرد و به سمت كوروش قدم برداشت. بهراد اما گوش هاي دست به سينه ايستاده بود. با سردرگمي و اخم ريزي كه روي پيشانياش داشت، به او نگاه ميكرد، ريحانه به سمتش رفت و زمزمه كرد. _نمي دونستي نه؟ بدون آن كه از گلاريس نگاه بگيرد سرش را به نشانه ي منفي تكان داد. دخترك اما حواسش به هيچ چيز نبود، صندلي را عقب كشيد و خودش را روي آن انداختقديم ها چه ميگفتند؟ »من به چشم خويشتن ديدم كه جانم ميرود« سرش را روي ميز گذاشت و چشم هايش را بست. بهراد همان جا كه بود، روي يكي از صندلي هايش نشست و از ريحانه پرسيد.

_چند وقته عاشق شده؟ شانه اش را بالا انداخت. _يك سال هم نشدهاما بد عاشق هم شدن. انگشت اشاره اش را زير لب كشيد. _اگر انقدر عاشقنچرا پسره رفت؟ كيفش را روي ميز گذاشت و رو به روي بهراد نشست، دستش را زير چانه اش گذاشت. _داستانش عجيبهباورت نميشهاجازه ي گفتنش هم ندارم. گلاريس سرش را بالا آورد، كيفش را برداشت و دستش را بلند كرد تا موبايلش را از روي ميز بردارد امابا ديدن حلقه اي كه روي گوشياش بود حيرت زده به آن خيره ماندبا تعجب حلقه را برداشتيك رينگ سادهي طلا سفيد بود!

حلقه را در دست گرفت و داخلش را نگاه كرد، با حروف لاتين خيلي واضح نوشته شده بود؛ گلاريس! از جا بلند شد و با دهاني باز مانده از حيرت تلفنش را برداشت تا با كوروش تماس بگيردامكان نداشت همچين حلقه اي را جا گذاشته باشد، داشت؟ قفل تلفنش را كه باز كرد، يك پيام خوانده نشده از طرف كوروش داشت! علي الحساب اين پيشت بمونهيادت نره نشون كردهي كوروش شاهانينذار كسي بهت چپ نگاه كنه امانتيِ كوروش« دست روي دهانش گذاشت و با بيچارگي دور تا دور كافه را نگاه كرد تا ريحانه را پيدا كند، در آخر با ديدن او به سمتش دويد و ريحانه از جا بلند شد

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
اون دختر برای عمل مادرش میخواد تن فروشی کنه و بکارتش رو به حراج گذاشته! اسمش گلاریس بود! دختری که مامور شده بودم تا بدون اینکه بفهمه دورادور مراقبش باشم! با فهمیدن اینکه میخواد بکارتش رو به حراج بذاره! اون رو به خونه‌ام کشیدم تا توی دام مرد دیگه ای نیوفته...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    گلاریس
  • نویسنده
    خورشید
  • صفحات
    1451
خرید کتاب
55,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 55,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4750 نوشته
  • 492 محصول
  • 366 کامنت
  • 1164 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.