دانلود رمان زن زیادی از جلال آل احمد با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان «زن زیادی»، را میتوان به شکل «زن و مرد زیادی» هم خواند. این رمان روایت زندگی نهفقط زنان، که مردانی است که جایگاه شناختهشده و ارزندهای در جامعه ندارند. در جامعهای که جهل و خرافه غالب است، زن و مرد هر دو به یک اندازه از بدبختی سهم میبرند. «جلال آل احمد» با نگاهی تیزبین، شرایط زنان و مردان دوران خودش را باصداقتی که گاهی دردناک و باورنکردنی میشود، تعریف میکند. او چنان وضعیت مردم دوران خود را شرح میدهد که احتمالا حتی خود مردم هم از خیلی مسائلی که او میگوید خبر نداشتهاند.
من دیگر چطور میتوانستم توی خانه پدرم بمانم؟ اصلا دیگر توی آن خانه که بودم انگار دیوارهایش را روی قلبم گذاشتهاند. همین پریروز این اتفاق افتاد؛ ولی من مگر توانستم این دو شبه یک دقیقه در خانه پدری سر کنم؟ خیال میکنید اصلا خواب به چشمهایم آمد؟ ابدا. تا صبح هی توی رختخوابم غلت زدم و هی فکر کردم. انگارنهانگار که رختخواب همیشگیام بود. نه! درست مثل قبر بود.
جانبهسر شده بودم. تا صبح هی تویش جان کندم و هی فکر کردم. هزار خیال بد از کلهام گذشت. هزار خیال بد. رختخواب همان رختخوابی بود که سالهای سال تویش خوابیده بودم. خانه هم همان خانه بود که هرروز توی مطبخش آشپزی کرده بودم؛ هر بهار توی باغچههاش لالهعباسی کاشته بودم؛ سر حوضش آنقدر ظرف شسته بودم؛ میدانستم پنجره راهآبش کی میگیرد و شیر آبانبارش را اگر از طرف راست بپیچانی آب هرز میرود.
هیچچیز فرق نکرده بود. اما من داشتم خفه میشدم. مثلاینکه برای من همهچیز فرق کرده بود. این دوروزه لب به یک استکان آب نزدهام. بیچاره مادرم از غصه من اگر افلیج نشود هنر کرده است