دانلود رمان ترس و لرز از سورن کیرکگور با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
کیرکگور ترس و لرز را بهترین رمان خود میدانست؛ او میگفت این رمان برای جاودانهکردن نام من کافی است. «دیالکتیک تغزلی» او، هنر او در وادارساختن ما به حسکردن خصلتهای ویژهی این قلمرو مذهب… هرگز چنین ژرف بر ما تأثیر ننهاده است، و نیز هرگز… روایتش تا این حد با شخصیترین جدالهایش در پیوند نبوده است. اما همیشه نمیتوان بهآسانی اندیشهی کیرکگور را در ورای اندیشهی یوهانس دوسلنتیو… به تمامی بهچنگ آورد. به گفتهی هیرش این دشوارترین اثر کیرکگور است که در آن بیش از هر اثر دیگر به هر وسیلهای در سرگردانکردن خواننده کوشیده است.
برای دستیابی به وضوح بیشتر شاید مناسب باشد که پرسش سوم را قبل از دو پرسش دیگر، که ما آن ها را جدا نمی دانیم، در نظر بگیریم. کیرکگور عهدش را شکست؛ در همان حال برای جدا کردن نامزدش از خود، برای دور کردن رنجی بیش از حد بزرگ از او تا حد ممکن، برای نجات او از این هیولای تدین که خودش بود ــ معنویتی بیش از حد، اما نه کافی ــ خود را در چشم او سیاه کرد.
آیا ابراهیم نیز خود را در چشم اسحاق با آشکار نکردن اراده خدا برای او که خطر از دست دادن ایمان اسحاق را در بر داشت سیاه نکرده بود؟ ابراهیم می اندیشد بهتر است اسحاق ایمان به مرا از دست بدهد تا ایمان به خدا را. همین طور هم مردـ ماهی که کیرکگور داستانش را در بخش دوم ترس و لرز برای ما نقل می کند باید اگنس را به خاطر خودِ اگنس فریب دهد، باید جرئت شکستن قلب او را داشته باشد.