دانلود کتاب تباهی (فساد) (جلد اول مجموعه شب شیاطین) از پنلوپه داگلاس با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
در نظر همه جردن و ترور از بچگی برای هم بودن و خانواده ها انتظار ازدواج اون ها رو می کشن اما خبر ندارن که جردن دلباخته پسر بد خانواده یعنی مایکله.
“سه سال پیش” از وقتی از دخمه به خانه آمده ایم ترور با من حرف نزده است. توی ماشین هم یک بیشعور بود و تنها دلیلی که با او آمدم این است که می ترسیدم به مادرم بگوید. یا بدتر. به خانم کریست بگوید و مایکل در دردسر بیفتد. مایکل. هنوز گرمای دستش که دستم را گرفته بود را احساس میکردم. توی آشپزخانه خانه خانم کریست ایستادم و غذا داخل
بشقاب ریختم و تمام بعد از ظهر را در ذهنم مرور کرد واقعا از گفتن تمام آن چیزها منظوری داشت؟ اگر ترور داخل نیامده بود چه می شد؟ نفس بلندی کشیدم. حالا چه اتفاقی افتاد؟ کاری را که شروع کرده بود را تمام می کرد؟ صداهای ناهنجاری از خانه به گوش می رسید که احتمالا از زمین بسکتبال سرپوشیده داخل خانه آمد که دانستم ویل، دیمن کای و مایکل دارند بازی می کنند.
هوا می تاریک شده بود و به زودی آن ها بیرون می رفتند. صدای ویبره گوشی ام راشنیدم و به اسم مادرم روی صفحه آن خیره شدم. روی بشقاب غذایی که خانم کریست اصرار کرد برای مادرم ببرم فویلی کشیدم و گوشی ام جواب دادم: “هی.” سعی کرد پر انرژی به نظر بیاد. “هی عزیزم.” می دانستم که اصلا پرانرژی نیست ولی سعی می کرد جلوی من خوب به نظر بیاد.