دانلود رمان استکثار از باران با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
در مورد مردی به اسم نویان که پزشک زیبایی و عمل بینی یک روز پسر یکی از دوستاش به اسم پارسیان به مطبش میاد برای عمل کردن دماغش اما با دیدن آقای دکتر ورق برمی گرده و باعث شروع آشنایی اونا باهم میشه که…
نویان بعد ویزیت بیمار روی صندلی تکیه داد و چند لحظه چشماشو بست. روز خسته کننده و پرمشغله ای بود و همچنان کلی مریض داشت و تا دیر وقت باید مطب میموند. منشی که اومد و یک لیوان چایی روی میز گذاشت با لبخند خسته ای تشکر کرد. _چیزی نمیخورید؟؟ نهار هم نخوردین حتما.
لبخندش بیشتر شد و لیوان رو به دست گرفت. عطر دل انگیزش قابلیت شستن قسمت اعظم خستگی ها رو داشت. با یک نفس عمیق قبل چشیدن، بوی اون رو نوشید. _وقت نشد چیزی داری اینجا؟ _بیسکوئیت هست. _باشه ممنون. به سمت در رفت که تو قدم های آخر برگشت…