دانلود رمان پسر دوست داشتنی من از بکسو با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
نگاهی به ساعتم کردم دیگه باید تعطیل میشد.صدای ضبط رو بیشتر کردم و منتظر موندم بک از مدرسه بیاد پنج دقیقه گذشت که یه دفعه در باز شد و بک با شیطنت همیشگی پرید تو ماشین. با نگاه خاص و لبخند کیوتش بهم خیره شده بود.بدون هیچ مقدمه ای سرمو جلو بردم و بوسیدمش و دوباره به حالت اولم نشستم. تمام راه بکی یه ریز حرف میزد و از اتفاقای مدرسه میگفت.
منم با حوصله به تک تک حرفاش گوش میدادم. صدای بک،بودن در کنارش،نگاهی که به من میکرد…همه اینا باعث میشد بیشتر و بیشتر عاشق این پسرکوچولوی دوست داشتنی بشم. وقتی رسیدیم خونه بدون معطلی از ماشین پیاده شد و رفت سمت خونه.منم ماشینو پارک کردمو دنبالش رفتم. وقتی رفتم داخل دیدم تلوزیونو روشن کرده و رو مبل لم داده.وسایلشم رو یه مبل تک نفره انداخته…