دانلود کتاب میراث یاس از سیما نبیان منش با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان درمورد یاسِ که دلش میخواد از لحاظ مالی مستقل بشه تا بتونه خرج و مخارج خودشو در بیاره… دوست صمیمیش که برای یه آدم بانفوذ کار میکنه.اونو مهماندار هواپیمای شخصی رئیسش میراث، که یه آدم دختر باز هست میکنه.. روز اول کاری وقتی تو هواپیما هستن میراث وقتی یاسو میبینه ازش خوشش میاد و بهش دست درازی میکنه.. یاس باردار میشه اما میفهمه که میراث زن داره و این نفرتشو بیشتر میکنه ولی…
چشم که وا کردم خودمو تو خیابون سرگردون دیدم… پیاده راه می رفتم بدون اینکه اصلا بدونم تو کدوم مسیر دارم قدم برمیدارم. بغضمو قورت دادم و دستمو رو صورتم کشیدم. اگه بگم هنوزم باورم نمیشد اون اینکارو باهام کرده دروغ نگفتم. میراث چطور تونست اون قدر بیرحم باشه!؟ چطور تونست بزنه تو گوشم!؟ با بیرون آوردن موبایلم شماره فریال رو گرفتم. رفیقی
که خوب رفاقتشو بهم ثابت کرد! من حتی اونو بیشتر از خود میراث مقصر این شرایط لعنتی می دونستم. جوابم رو نداد برای چندمین بار شماره اش رو گرفتم و اونقدر بهش زنگ زدم تا بالاخره صدای منحوسش به گوشم رسید: الو… تا انفجار فاصله ای نداشتم دندون هام بی اختیار خودم روی هم فشرده شدن، در حقم نامردی کرد. نامردی کرد که خیلی از حقیقت هارو برام
نگفت. نامردی کرد که سواستفاده کرد. دلالی کرد و منو گذاشت وسط تا خودش یه چیزی گیرش بیاد. خشممو کنترل کردم و گفتم: -بهت آدرس میدم و میخوام تا ربع ساعت دیگه پیشم میخوام تا ربع ساعت دیگه باشی… باز هم خواست بهونه بیاره و خیلی زود گفت: من آخه جایی ام یاس نمی… نذاشتم بازم چرت و پرت تحویلم بده و خیلی زود و حتی فکرکنم با داد گفتم: فقط ربع ساعت…