دانلود کتاب همسر من تعقیب کننده ی من از جسا کین با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یه شب وقتی توی اخبار دیدمش، همه چیز عوض شد. توسط یه بی همه چیز لعنتی دزدیده شده و از نظر روحی داغون شده بود، گذشتهی تلخی داشت و به مردها و جامعه اطرافش اعتمادی نداشت. یه زندگی نرمال میخواست. اماده برای من تا او را برای خودم کنم. اما من نرمال نبودم، من یه و قاتل سفارشی بودم که با بیرحمی قتل میکردم. ولی بخاطر اون حاضرم نرمال بشم…
به اطراف نگاه کردم، وقتی متوجه شدم خورشید تقریباً به طور کامل غروب کرده، گونه هام بی حس شدن. چقدر پشت این میز نشسته بودم و به چشم های این مرد نگاه کردم؟ دیرتر از اونچه فکر می کردم خونه رو ترک کردم؟ ممکنه، من مدت زیادی رو صرف این کردم که خودم رو از روانی راضی کنم تا بیرون برم. و حالا و حالا… بعد تاریک شدن هوا به خونه م میرسم. بدترین ترس من بود. کریستوفر با صدایی آرام و پرطنین گفت: جولی. چیشده؟ سرم رو به چرخوندم،
با نگرانی متوجه شدم که بیشتر آدم ها دارن به داخل میان، موسیقی قطع شده و باربیکیو دیگه دود نمی کنه. -من فقط، اوم… کف دست های عرق کردهم رو با لباسم پاک کردم. «من دوست ندارم بعد از تاریکی به خونه برم .» -«چرا؟» «تو واقعا نمی دونی؟» به آرامی سرش رو به نشانه ی مخالفت تکان داد. با صدایی آروم زمزمه کردم: «من رو از خونه م ربودن، دزدیدنم. یه شب بعد از کار که به خونه میرفتم متوجه شدم یکی چندین روز داخل اتاق خوابم پنهان شده.
اون مرد یکی از همکارهای ارشدم بود. یه نوع… شیفتگی نسبت به من داشت و برای خودش توهم زده بود که ما با هم رابطه داریم. هیچ چیزی بینمون وجود نداشت… منظورم از همه نظره. تقریبا انگار داشت ازم محافظت می کرد.» کمی مکث کردم تا نفسی تازه کنم. «من باهاش مدارا کردم تا زمانی که اعتماد کرد. تا اینکه تونستم با پلیس تماس بگیرم. خبرش همه جا پخش شد.» ای کاش مجبور نبودم در این مورد با صدای بلند صحبت کنم. نه به این مرد معمولی و …