دانلود کتاب فتح سرنوشت (جلد چهارم از مجموعه گناهان پدران) از کورا ریلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
اگه نیمه گمشده اتو زمان اشتباهی پیدا کنی چیکار میکنی؟ «آمو» به عشق تو نگاه اول اعتقاد داری؟ عشقی که اونقدر قوی و روشنه که حتی تو تاریک ترین لحظاتتم شعله ورت میکنه. باور داری یه جایی تو این دنیا یکی هست که قراره نیمهی گمشده ات باشه؟ من به اینا باور نداشتم. تا اینکه با اون آشنا شدم. گرتا فالکون. پرنسس مافیایی محافظت شده توسط دیوونه های لاس وگاس. کسی که برای من ممنوعه …
اینبار نویو تو جلسه نبود. به جاش السیو کنار پدرش نینو به دیوار تکیه داده بود. رمو دست به سینه لبهی میز نشسته بود و با لبخند چالشی بهمون نگاه میکرد. نگاهش که به من افتاد لبخندش خشن تر شد. اگه میدونست چجوری فکرم همش سمت گرتا میرفت نفرت کوچیکش تبدیل به آتیش خروشان میشد. من و بابا رو یکی از مبل ها نشستیم و بحثمونو در مورد مسیرهای حمل و نقل جدید شروع کردیم. تمام تلاشمو کردم درگیر بحث بشم و حرفه ای باشم با اینکر دختر چشم
آهویی تو ذهنم بود. بعد از حدود پونزده دقیقه گفتم: باید برم دستشویی. بلند شدم. رمو لبخند گرگی زد و دندون هاشو نشون داد. -این دیروز خوب تموم نشد. -ترجیح میدی گوشه این اتاق کارامو بکنم؟ لبای بابا تكون خورد اما بعد بهم نگاه هشدار دهنده انداخت. فقط میخواست این نمایش مزخرف زودتر تموم بشه. نینو به السیو اشاره کرد. -تا دستشویی همراهیش کن. -جواب زشتی که میخواستم بدمو قورت دادم. نا امیدی درونم موج زد اصن نیازی به دستشویی رفتن
نداشتم فقط میخواستم برم دنبال گرتا وقتی السیو چسبیده بود بهم نمیشد. شاید اینجوری بهتر بود. السيو وقتی کنارم راه میرفت، قیافه اش تو آستانهی کسالت بود همون رفتار سرد پدرشو داشت با اینکه شبیهش نبود به خصوص بینی برجسته تر و یکم کجش هیچ شباهتی به بینی فالکون ها نداشت. شاید یکی تو دعوا شکسته بودش. نگاهش با حالت حسابگر چرخید سمتم. -چیزیو امتحان نکن. لبخند خشن براش فرستادم. صدای نویو تو راهرو پیچید: به به ببینین کی اومده …