دانلود کتاب حربه ی احساس از کیمیا وارثی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری ۲۳ساله به اسم رها که کمی متفاوتتر از سایر دختر های دیگست، تظاهر می کند بی احساس است اما برعکس، کوهی از احساسات است! اما از بخت بدش تنهاست، پدر رها یه عملی معتاده که زنش را موقع دعوا به قتل میرساند و از آن به بعد رهای ۱۸ساله را مدام کتک میزند، رها تا جایی که میتواند تحمل می کند اما زمانی که پدرش قصد سو استفاده از او را دارد، از خونه فرار میکند! تک و تنها میچرخد، تا اینکه کسی پیداش میکند،یک زن،مثل یه ناجی نجاتش میدهد اما..
بالشت رو از زیر سرم کشیدم و کوبوندم به سرم. نصفه شب بود و قطعاً همه خواب بودن؛ چون بیرون کاملاً تاریک بود و هیچ صدایی از کسی بلند نمیشد؛ اما من خوابم نمیبرد تمام مدت رو تو اتاقم بودم و اصلا بیرون نیومدم نمی خواستم چشمم بهش بیفته. برام گنگه، برام عجیبه، برام مجهوله، یه علامت سؤاله برام. سامیار راد، غیر قابل فهم و درکه. نفسم رو دادم بیرون. این مرد چشه؟ چرا این جوریه؟ گاهی مهربون،
گاهی بداخلاق و سرد گاهی انگار باهات هم درده؛ اما گاهی تهدیدت میکنه این کیه واقعاً؟ چه مرگشه آخه؟ گاهی وقت ها با این کارهاش مخصوصاً کار امروزش، بهش جذب میشم گاهی مدام تصویرش میاد تو ذهنم و با خودم میگم این مرد مرموز و خطرناک گاهی هم خیلی دوست داشتنی میشه اما این کار و افکارم باعث میشه از خودم متنفر بشم من چرا باید در مورد اون اینطور فکر کنم؟ گاهی هم رفتارهای سرد و
بدش باعث میشن ازش متنفر بشم؛ اما بعد باز هم افکاری که اونو مثبت جلوه میده به سرم هجوم میارن یه علامت سؤال بزرگ بود برام این مرد. امروز نزدیک بود یه اتفاق ممنوعه بینمون بیفته و اون خیلی ناگهانی ازش جلوگیری کرد؛ من بچه نیستم، احمق هم نیستم؛ بنابراین میتونم بفهمم این حس ها از کجا سرچشمه میگیره. این یه جور علاقه ست و من ازش متنفرم. میدونم که واقعاً این طور نیست….