دانلود رمان جایی که آب طعم شراب دارد از یاسمین منصوری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
راجب دختریه که از شهرستان کارشناسی ارشد تهران قبول میشه و میاد تهران پیش پدرش زندگی کنه اونجا با ادمای جدید اشنا میشه و خب خیلی باهاشون فرق داره اینکه میخواد خودشو با اون ادما وقف بده و کارایی ک میکنه و جاهایی ک کم میاره خوب توصیف شده ،داستان الان ب جاهای حساسش رسیده ،داستان تک شخصیتی نیست البته ارسلان ،سیامک ،پرهام ،سپیده همه شون داستان دارن …
صدای خرناس کشیدن زنی که کنار دستش نشسته بود، ازگوشش وارد سرش میشد و به سمت مغزش میرفت. اعصابش رابهم ریخته بود. صدایی بود، مشابه به وزوز مگس و با این تفاوت که نمی توانست برای پس زدنش، دستش را در هوا پرت کند.پوفی کشید و زیپ کیف دستی اش را بی دلیل باز کرد و بست. با خودش فکر کرد شاید اینطور بتواند زن را بیدار کند.
زن اما عمیقا در خواب بود. باز پوفی کشید و همراه با پوف بلندش، نگاه بدی هم به سمت زن انداخت. انگار می توانست او را ببیند. زنک انگار بلندگو در گلویش جاسازی کرده بودند. یک لحظه وقفه هم نمی انداخت. با ناراحتی در صندلیِ سفت اتوبوس جا به جا شد. همان اول که سعی کرد سر صحبت را با زن میانسالِ کنار دستش باز کند، با بی میلی اش مواجه شد و تمام راه را به خرناس کشیدن هایش گوش
داد…