دانلود رمان یار باش از نیاز. شین با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
باده دختر سادهای که خدمتکار مرد مسنی میشه و توی اون خونه رشد میکنه. اما یه روز با پیشنهاد عجیبی مواجه میشه…باردار شدن از تک پسر خونه، شهیاد! تک پسری که توی پرقو بزرگ شده ولی مغرور نیست…خشن نیست…فقط بابت خیانت زنش دل شکستش و باده…زنی از تبار رسومات مزخرف این دنیا که زن مردی بود و خدمتکار خونهی شوهر…دختری که در هفده سالگی شوهر کرد و در سن نوزده سالگی طلاق گرفت و…
از انتهای کوچه، صدا میآمد. صدای سور و سات عروسی که حکمش اجبار بود و عقدش باطل! دخترک در آیینه اما، خوشحال و زیبا بود ولی دخترک این سوی آیینه، تلاش میکرد تا لبخند بزند. دستان پر از النگوهای طلایش، بر دامن توری سپید رنگش چنگ شدند و آن لبخند متزلزل ثبت شد بر روی لب هایش!
_آمادهای؟ خیره به چشم های کم سو و اشکبار زنی از تبار مادری، سری تکان داد و با خود تکرار کرد… خوشحال باش! مهرماه ۱۳۹۸؛ _کجایی؟ کلاس اولمون داره شروع میشه. تی در دستم را، به دیوار تکیه داده و خیره به پیام، قدم های کم جانم رو روانهی پله ها کردم.
آقا، روی مبل نشسته بود و روزنامه ورق میزد و پیپ میکشید. با شنیدن صدای قدم هایم، رو برگردانده و نگاه نافذ آبیاش را به قامت نفس زنانم دوخت. پیپ را از کنج لبانش برداشت و گفت…