دانلود رمان در آغوش یک قاتل از J.A.Redemerski با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سارای تنها چهارده سال داشت که مادرش او را مجبور به زندگی در مکزیک با یک ارباب بدنام مواد مخدر کرد. با گذشت زمان او زندگی عادی را فراموش کرد. اما هرگز امیدش را برای فرار از مجتمع جایی که در طی 9 سال گذشته در آن زندگی کرده بود از دست نداد. ویکتور یک قاتل خونسرد است که مانند سارای، از زمان کودکی تنها مرگ و خشونت را می شناسد.هنگامی که ویکتور برای معامله ای به مجتمع می آید ، سارای او را تنها فرصت فرار خود می داند…
ویکتور؛ وقتی سارا به حمام رفت تصمیم گرفتم با فلِچر٭؛ رابطم، تماس تصویری بگیرم . – هِی ویکتور، رییس از دستت خیلی عصبیه، اون دختر جزوی از قراداد نبود . حالا باهاش می خوای چیکار کنی؟ -می تونم در اِزاش دختر عثمان رو با خاویر معامله کنم. عثمان چندین برابرِ خاویر بهمون میده اگه هم دخترش رو بهش برگردونیم، هم خاویر و ایزل رو بکشیم. – چرت نگو، ممکن نیست. – فلیچر تو دستیارمی نه رییسم، پس حواست باشه چی میگی. هر دو بهم خیره شده بودیم.
فلیچر که اسم واقعیش نیکلاسِ٭٭؛ در اصل برادرم، از یک پدر بود. ما فقط تا آخر دبستان با هم بودیم و بعد پدرمون ما رو از هم جدا کرد که این باعث شد هم خون بودنمون از یادمون بره، مخصوصا از جانب نیکلاس . – باشه، من به رییس تصمیمت رو میگم. بعد از حدود ده دقیقه نیکلاس با موبایلم تماس گرفت. ویکتور، خاویر می خواد باهات صحبت کنه، الان تماسش رو بهت وصلش می کنم. صدای بوقی اومد و بعد صدای عصبانی خاویر رو شنیدم: – اِی بیشعور، تو به خاطر کاری که کردی می میری.
اما اول می خوام عثمان رو برام بکشی. -این کار رو که انجام می دادم پس بهتره دلیل زنگ زدنت رو بگی. با عصبانیت خندید: – عوضیی زرنگ، برات یه قراردادِ جدید دارم؛ من دو میلیون اضافه بهت میدم تا سارا بکشی. چی؟ چرا می خواد سارا رو بکشه؟ -اما من نظر دیگه ای دارم . اینکه تو لیدیا؛ دوست سارا رو به همراه دختر عثمان میاری به دره ی سبز تو آریزونا و من در قبالش هم عثمان رو برات می کشم و هم سارا رو به خودت تحویل میدم. چطوره؟ -این یعنی اینکه تو نمی خوای سارا رو بکشی؟ …