دانلود رمان با لبخند وارد قلبم شو از حنانه_ن با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری محکم اما ضعیف، پر هیاهو اما افسرده، شاد اما غمگین، دختری که دنبال انتقامه، انتقام از کسی که باعث درداشه، انتقام از کسی که باعث شد توی کودکیش زود بزرگ بشه، آیا این راهی که انتخاب کرده درسته؟ آیا می تونه در این راه موفق بشه؟ پایان این راه چی میشه؟ پایان این راه غمگینیه یا شادی؟ عشقه یا نفرت؟
جلوی آرایشگاه وایستادیم عجب آرایشگاه با کلاس و شیکی بود یه ساختمون بزرگ چند طبقه. به تابلو طلایی که بالا وصل بود نگاه کردم”آرایشگاه زیبارو” آرام آیفون رو زد که خانومی جواب داد. _بله؟ آرام: سلام ببخشید برای وقت آرایشگاه اومدم. _سلام بفرمایید طبقه یک. در باز شد و ما وارد شدیم همون طور که داشتیم از پله ها بالا می رفتیم رو به آرام گفتم: اینجا چه باحاله. _آره یکی از همکلاسی های دانشگام معرفی کرده میگه کارش حرف نداره. هر طبقه یه کاری انجام میدن یه جا ناخن می کارن.
یه جا مو درست می کنن و آرایش می کنن. +چه جالب. به در نخودی رنگی رسیدیم که روش طبقه اول و منشی نوشته بود. این آرایشگاه برای خودش منشی هم داشت. زنگ زدیم که خانم حدودا سی ساله ای که تاپ و دامن کوتاهی پوشیده بود در رو باز کرد. بعد از ورود ما هم در رو قفل کرد. _سلام خوش اومدید بفرمایید. +ممنون. به دور و بر اتاق نگاهی انداختم سه تا دره دیگه داخل بود یکی نوشته بود. دستشویی یکی هم آشپزخونه و دیگری اتاق مدیر. _خب در خدمت شما هستم.
آرام: راستش من برای مراسم عقدم مزاحمتون شدم. _برای وقتی که می خواین فردا صبح ساعت یازده اینجا باش تا کارهات رو انجام بدن. آرام: ممنون. + ببخشید یه سوال _جانم. +من و مادرم هم میخوایم برای عقد خواهرم بیایم اینجا _عزیزم مدل های شما از خواهرتون ساده تره ولی شما هم ساعت یازده اینجا باشید که کار شما رو هم شروع می کنن. آرام: ممنون پس من و خواهرم و خالم ساعت یازده میایم. _خواهش میکنم در خدمتتون هستیم فقط اسمتون؟ آرام: من آرام امیدی هستم. _فامیلی نفرات دیگه…