دانلود کتاب صعود از گناه (جلد دوم از مجموعه گناهان پدران) از کورا ریلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پیوند مرگباری که هیچ وقت قرار نبود اتفاق بیفته. مارچلا یه انتخاب سخت به مدکس دادو مدکس مارچلا رو انتخاب کرد. با اینحال مارچلا مطمئن نیست مدکس آماده اس به یه رابطه متعهد بشه، یااینکه میترسه آزادیای که سبک زندگیش داشتو از دست بده. مدکس تمام عمرش میدونست دشمناش چه کسایین، ولی یهو به جایی رسیده که نمیدونه به کی میتونه اعتماد کنه. هیچ وقت جایی تو زندگی و خانواده مارچلا پیدا میکنه یااینکه افراد قدیمیش بهش خونه و هدف جدیدمیدن؟
بعد از ظهر دکتر دوباره پشتم و گوشمو چک کرد و گفت بالاخره میتونم تو استودیوی تتو وقت بگیرم. از قبل بهترین استودیو تو نیویورک رو انتخاب کرده بودم که برا روز بعد رزرو کردم معمولا تا چند ماه بعد وقتشون پر بود ولی طبق معمول اسم ويتيلو جادو می کرد می خواستم تتوی زشت هر چی سریع تر کاور بشه و امیدوار بودم خاطراتی که شب ها آزارم می داد هم همراه باهاش محو بشه. بعد از تماس
گوشیم با یه پیام از شماره ی ناشناس صدا داد. _هی، سفید برفی گوشی جدید گرفتم. خاله ات شماره اتو بهم داد چطوره فردا بیای خونه ام؟ لبخند زدم. البته که خاله جیانا قوانینو رعایت نمی کرد. _فردا بعد از ظهر تو استودیوی تتو وقت گرفتم. به عنوان همراه باهام میای؟ لحظه ای که این جمله رو تایپ کردم احساس آرامش کردم میترسیدم دوباره جوهر بگیرم نه به خاطر دردش میتونستم تحملش کنم،
ولی نگران خاطرات مرتبط باهاش بودم. _حتما. فقط بهم بگو کی و کجا. _ساعت سه بعدازظهر بیا خونه مون دنبالم. خواستم یه ایموجی بوس هم بهش اضافه کنم ولی حس عجیبی داشت هنوز با هم تو یه رابطهی واقعی نبودیم و در موردش صحبت نکرده بودیم. _خوب بخوابی دلم برات تنگ شده. ضربان قلبم تند شد. _منم دلم برات تنگ شده. همه چیز در مورد این به نظر عجیب و به طور ترسناک عادی بود …