دانلود کتاب انتقام از هوس تو از آیدا_ب با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
این رمان روایت دختر گل فروشی به اسم ونوس است که دست بر قضا گرفتار سامیار می شود و مورد تجاوز قرار میگیره و تموم عمرشو درصدد انتقام از اونه اما غافل از اینکه سامیار بر اثر یه اتفاقی حافظشو از دست داده و چیزی یادش نمیاد. چندسال می گذره و ونوس یه روانپزشک موفق که در یکی از روزها با سامیار دیدار میکنه و…
دستم رو زیر دلم گرفته بودم و خمیده و قوز کرده راه می رفتم. از کنار هر کسی که رد میشدم نگاهش رو با زمان طوالنی ازم می گرفت! حتی نمی تونستم گریه کنم. انگار که چشمه ی اشکام خشک شده بود. زیر دلم مدام تیر می کشید و باعث می شد بیشتر خمیده بشم. اون همه مسافت، از بالای شهر تا پایین شهر رو با پای پیاده اومدم. با اون حال روحی و جسمی خرابم!
جلوی در آهنی و رنگ و رو رفته ی خونه مون رسیدم. آب دهنم رو قورت دادم و مشت بی جونم رو بالا آوردم و دوبار به در کوبیدم. صدای کشیده شدن دمپایی روی زمین نشون می داد که یه نفر داره میاد. بعد از باز شدن در، نگاهم به اخمای تو هم محمد حسین افتاد. با دیدنم چشماش گرد و مبهوت گفت: _ونوس… کنارش زدم و وارد شدم. دیگه جونی توی بدنم نمونده بود.
روی زمین افتادم که بدو به سمتم اومد. شونه هامو توی دستاش گرفت و نگران گفت: _تا الان کجا بودی؟ جوابی ندادم و فقط خیره شدم تو چشماش. چقدر دلم می خواست الان اشک توی چشمام جمع بشه…! اما چشمه ی اشکم خشک شده بود. صدای خشمگین امیرحسین منو به خودم اورد: _لال شدی ونوس؟ کجا بودی از دیشب تا حالا؟ جوابی بهش ندادم که فریاد کشید: _کرم که شدی…