دانلود رمان He is my dady از Loey فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پارک چانیول پزشک جراح و بیون بکهیونی که دستیارشه، از اولش که وارد اون بیمارستان شد توجه چانو جلب کرد ولی خودش نمی دونست که یه شب توی دفتر رییس پارک قراره بهش لقب بی.بی داده بشه. چانیول به خاطر یه عصبانیت خالی کف اتاق استراحت کارکنان بکهیون رو مورد تجاوز قرار میده و بکهیونِ مستی که به مظلوم ترین حالت ممکن بهش ابراز علاقه می کنه. -چانیولو دوست داری؟ +اون دد.یمه!
جراحی سبکی رو انجام داده بود و بالاخره تموم شد دستیاراش بهش خسته نباشید گفتن و چانیول بدون توجه به اونا از اتاق عمل بیرون زد به اتاق استراحتشون رسید مستقیم سمت دستشویی رفت و سر و صورتش رو به خنک شدن توسط آب دعوت کرد نفس عمیقی کشید و روی مبل ول شد به ساعت سفید رنگی که به دیوار روبه روش میخ شده بود نگاهی انداخت – یازدهو بیست و پنج دقیقه شب! پوزخندی زد چند ساعت بود که رو پا بود؟ بالاخره مهره های کمرش روی سطح نرم مبل آروم گرفتن.
چانیول رو به آرامش دعوت کردن، فقط یک لحظه چشماشو رو هم گذاشت اما بلافاصله با به یاداوری چیزی سرجاش میخکوب شد با چشمای درشت اطرافشو آنالیز کرد -بکهیون! با سرعتی که از خودش سراغ نداشت لباساشو عوض کرد کنترل دوربین اون اتاق به گوشیش متصل بود در حین شونه کردن موهاش تصویر رو باز کرد و با بکهیون دردمندی که نیم ساعت تحمل کرد و بعد خودشو خلاص کرد مواجه شد. چانیول به خودش لعنتی فرستاد بخاطر اون پرستار رو مخ و سر و صداهای خانواده بعضی از بیمارا عصبی بود و لعنت!
عصبانیتشو سر بکهیون خالی کرد. توی فیلم دید که بکهیون لباساشو پوشید و از اتاق بیرون زد و خب شک نداشت که از بیمارستان خارج شده… دیگه واقعا روی میز مثل یه جنازه افتاده بود و زیر لب حرف می زد سرشو روی یکی از دستاش که روی میز درازش کرده بود تکیه داد بود و با چشمای نیمه باز به چاپستیک های توی اون یکی دستش خیره بود.. +یودای احمق با لحن کشداری می گفت و چاپستیک هارو روی میز می رقصوند +فکر کرده کیه؟ اینکه حالا رییس یه بیمارستان کوفتیه فکر کرده کیه مثلا؟؟ توجهی به آدمای اطرافش نداشت…