دانلود رمان من بکارتمو آنلاین فروختم از anna با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
چانیول به خاطر ابتلا به وسواس شدید، نتونسته با کسی رابطه داشته باشه و طبق توصیهٔ دکترش، بهتره از یک پسر باکره شروع کنه تا کم کم به ترسش غلبه کنه. اما پیدا کردن یه بدکاره باکره از اون چیزی که فکر می کنه خیلی سختتره؛ تا اینکه آگهی پسری رو می بینه که حاضر به فروش بکارتش به مبلغ گزافی شده!
سوهو کراوات رو دور گردن سهون انداخت . ” می تونی گره ش بزنی؟” – سهون با لب و لوچه آویزون جواب داد :” خودت که می دونی بلد نیستم چرا می پرسی ” سوهو جلوی پای پسرکی که روی صندلی نشسته بود ایستاد و کمی به سمتش خم شد و سعی کرد جای کراوات رو روی گردنش تنظیم کنه . “، خب یاد بگیر صد بار برات توضیح دادم . نمی فهمم کجاش اینقدر سخته ” – قبل از اونکه سوهو موفق بشه کراوات رو گره بزنه سهون سرش رو به شکمش تکیه داد و دستش رو کمی پایینتر از کمرش حلقه کرد
” اونجاش که من دلم نمی خواد این کت و شلوار تنگ رو بپوشم و خودم رو با کراوات خفه کنم و بیام مهمونی خسته کننده ی همکارهای حوصله سربرت ” این اولین بار نبود که سهون در همچین مهمونی ای همراهیش می کرد، اما سوهو تا حالا نشنیده بود اون اعتراضی بکنه . دستش رو روی موهای نرم سهون کشید :” چی شده هون ؟ چرا نمی خوای بیای ؟ از چیزی ناراحتی؟” ” نه . ببند بریم ” – سهون نمی خواست چیزی از حس سرخوردگیش وقتی که تنها فرد جوان و دانشجو بین همه ی اون استادها و دکترهاس حرفی بزنه .
اونجا که می رفت هر بار که جونمیون با کسی خوش و بش می کرد، حس طرد شدگی داشت . احساس بد نامناسب بودن برای پارتنرش . ” اگه کت و شلوار اذیتت میکنه، می خوای یه لباس غیر رسمی بپوشی ؟” ” نه هیونگ . راحتم فقط یه کم بی حوصله م ” – موهاش دوباره بین انگشتهای سوهو نوازش شد :” میدونی چیه ؟ منم اصلا حوصله ی اون مهمونی خسته کننده رو ندارم . بیا فقط از خونه بریم بیرون . بریم سینما و شام رو بیرون بخوریم و برگردیم . هوم چطوره ؟ ” سهون به همه ی فکرهای مسخره ش خندید…