دانلود رمان مهمان زندگی از فرشته ملک زاده با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است . وجودش سرشار از عشق به خانواده است، خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند…
آرمین بعد از اینکه او را مجبورکرده بود برای دیدن زخم بازویش نزد پزشک برود ازبیمارستان بیرون رفته بود. هرچه فکرمی کرد نمی توانست دلیل قانع کننده ای برای دوگانگی رفتارآرمین پیداکند ،رفتاروحشیانه ی شب قبلش که نزدیک بود از زور خشم ونفرت او را خفه کند ونگرانی بیش از حد امروزش برای زخمی سطحی. این رفتارهای ضد و نقیض آرمین او را گیج و سردرگم کرده بود.
واقعا بعضی وقت ها از رفتارش شادمان بود واز ته دل می خندید. خصوصا امروز وقتی که پرستارمی خواست بانداژ بازویش را عوض کند با چه نگرانی و هیجانی به پرستار دستور می داد حتما از وسایل استریل استفاده کند ،و یا
وقتی که جای زخمش را ضد عفونی می کرد، با چه محبتی سرش را در آغوش گرفته بود و یکریز به پرستار گوشزد می کرد که کارش را آرام و ریلکس انجام دهد.
رفتارجدی و آمرانه اش کفرپرستار را در آورده بود و با حرص در گوشش زمزمه کرده بود (خدا شانس بده) واو چقدر از این حرفش احساس مسرت کرده بود اگرچه مسبب واقعی همه دردهایش آرمین بود ولی بازهم از بودن با او به خود می بالید اما همیشه هم همین گونه نبود گاهی اوقات هم بشدت از دستش کلافه و درمانده بود. در نظرش رفتار آرمین فقط برای آزردن او بود و از اینکه مردی که تا این حد آزارش می داد…