دانلود رمان تو کی هستی؟ از رویا دهقانی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
غزاله به علت شباهت زیادش با سارا،قبول میکنه در نبود سارا مدتی رو به جای اون زندگی کنه و نزاره کسی متوجه غیبتش بشه. بی خبری از اینکه چه چیزهایی در انتظارشه، مثلا وجود نامزد سارا که موجب میشه حالا غزاله نقش سارا رو واسه نامزدش هم بازی کنه…
سه روز گذشت، تو این سه روز نه سام رو دیدم و نه صداش رو شنیدم. نمیدونم، شاید حس کرده که من به تنهایی احتیاج دارم که همچین بیراه هم فکر نکرده. امروز از اصفهان به ارسلان زنگ زدن و گفتن سریع باید برگرده. الانم مشغول جمع کردن وسایلشه. و این یعنی من باید برگردم خونه ي سارا و منتظر تعیین تاریخ عروسی باشم. با مریم و لیلا صحبت کردم، قرار شد تا قبل از عروسی منتظر بمونم، اگه سارا برنگشت منم برم.
لیلا میگه یه چیزایی از سارا دستگیرش شده. مثل اینکه شیراز از حساب شخصیش پول برداشت کرده. و این سر نخ خوبیه براي ما. به احتمال نود درصد سارا الان شیرازه. لیلا هم قراره فردا شخصا بره اونجا و دنبالش بگرده. با ناراحتی به ارسلان و رها نگاه کردم نمیشه بمونید؟ رها با خنده بغلم کرد. خواهر شوهرم خواهر شوهراي قدیم… تو چرا انقدر مهربونی. به خاطر تو نمیگم عروس.به خاطر داداشم میگم.
با قیافه اي پنچر از بغلم بیرون اومد که محکم تر بغلش کردم. الهی من قربون خواهر گلم و فنچول عمه بشم..شوخی کردم.به دل نگیر. میدونم بابا… انقدرا جنبه دارم. ارسلان خندید و من رو از بغل رها بیرون کشید. بسه دیگه، نوبت منه. با تمام قدرت محکم فشارش میدادم که صداش در اومد- -بسهدیگه خفه شدم، مطمئنی تو دختری؟ احیانا خویشاوندي نزدیکی با بروسلی نداري؟…