دانلود رمان باکره (جلد اول) از مهین مقدسی فر با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
جینجر یه دختر خجالتیه که توی دبیرستان مدام اذیتش میکنن.اونو برادر دوقلوش،جاناتان با هم ارتباطاتِ ذهنیِ عجیبی دارن که سعی میکنن از بقیه پنهانش کنن. ترنتون لمبرت یه گذشته ی وحشتناک داره که حتی از یاداوریش نفرت داره اون یه پسر شرورو وحشیه که تمام دخترای دبیرستانو چشیده ولی با هیچکس قرار نمیذاره.اون مدام جینجرو اذیت میکنه ولی به دلایلی از بچگی خودشو موظف به این می دونست که نذاره کسی غیر از خودش اون دخترو اذیت کنه…
“باورم نمیشه…..آخه چطور تونستی اجازه بدی؟ ” سرم را پایین نگه داشتم تمام طول راه در حال غر زدن بود شب قبل با فکر به پدر و مادرم و بعد به درس شیمی و در آخر با فکر به پرنده ای که در کودکی مادرم آن را بیرون انداخته بود ذهن جاناتان را گمراه کرده بودم شب قبل متوجه افتضاحی که به بار آورده بودم نشدم ولی به محض اینکه صبح شد… حتی خودم هم نمی توانستم این اتفاق را باور کنم می خواستم فکر کنم که تمام آن اتفاقها خواب بوده چطور توانستم اجازه دهم که چنین کاری با من بکند ؟
چطور اجازه دادم مرا لمس کند ؟ اصلا چرا چنین کاری کرد ؟ تا وقتی سوار ماشین شدیم هم با فکر آهنگ های ‘اِوِرِت’ ذهنم را از اتفاقات شب گذشته دور کردم ولی به محض اینکه جاناتان در مورد این که چرا امروز در این حد خودم را آراسته ام صحبت کرد اتفاقات مثل آبشاری در مغزم جاری شدند اولین واکنش جاناتان این بود که ماشین را به سرعت پارک کرد و صبحانه اش را برای توله سگی که آن نزدیکی بود بالا آورد بعد از اینکه سوار شد پنج دقیقه به اینکه چه کار کند…
چه بگوید و چطور با این مسئله برخورد کند فکر کرد و در آخر شروع به سرزنش و غر زدن کرد حالا که لازم نبود چیزی را از جاناتان پنهان کنم تصاویر دیشب مانند فیلمی جلوی چشمانم رژه می رفت که باعث شد جاناتان دوباره ماشین را نگه دارد و معده ی خالی اش را خالی تر کند دست خودم نبود ولی حتی نمی توانستم یک لحظه حالت چشمانش را… سبز_آبی چشمانش در حلقه ی طلایی دور چشمانش کاملا گم شده بود… حرف هایش مدام در ذهنم مرور می شد می دانستم که داشت کار شپرد را تکرار می کرد…