دانلود رمان مهرو از شقایق رضایی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مهرو دختری که با دیدن کیوان دل به او میسپاره و با هم رابطه برقرار میکن.ولی… یک شب بعد از رابطه کیوان و مهرو ! کیوان برای ارث و میراث پدربزرگ مهرو را کنار میزار و با یک دختری دیگر ازدواج میکنه . با ورود یه مستاجر جذاب و مذهبی به خونشون سرنوشت مهرو به این مستاجر گره میخوره…
وقتی وارد حیاط خونه شدم،چشمم به تراس مستاجر جدید افتاد. مامان خونه رو ایندفعه به یه دانشجوی جدید اجاره داده بود. تازه دیروز کوچ اومده بود و هنوز ندیده بودمش. رفتم تو خونه که مامان تو همون برخورد اول دستاشو به کمرش زد:_مهرو بخدا دیگه جارو می گیرم به تنت خورد میکنم. الان وقت اومدنه؟اخمی کردمو کوله پشتیمو رو کاناپه پرت کردم: _مامان دوباره شروع نکنااا.. چیه مث این ادمای امُل واسم ساعت میزنی؟ تو که اینجوری نبودی!
به طرف آشپزخونه رفتم. صداش به گوشم رسید: _توام اینجوری نبودی. انقد خیره سر! بطری آبو از تو در یخچال گرفتمو قلپ قلپ سرکشیدم. اگه میدید دارم سر میکشم دوباره غراش شروع میشد. فورا گذاشتمش سرجاشو در یخچال رو بستم. همزمان وارد آشپزخونه شد و چپ چپ نگام کرد. رفتم تو اتاق و تا عصر خوابیدم.