میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان تاوان دروغ هایت را بپرداز pdf از KHAL HARA با لینک مستقیم

دانلود رمان تاوان دروغ هایت را بپرداز از KHAL HARA با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

اولین باری که دیدمش، تنها یک فکر توی سرم بود: باید مال من بشه. همیشه هر چیزی که می‌خواستم، به دست می‌آوردم این روحیه‌ی جنگجو توی خونم بود. اما وقتی فهمیدم دوست‌پسر دارد، خونم به جوش آمد… با این‌حال حتی این هم باعث نشد عقب‌نشینی کنم. مطمئن بودم دیر یا زود تسلیم من می‌شود و خودش را به من می‌سپارد. حتی با رفیق‌هایم شرط بستم که می‌توانم ظرف یک ماه دلش را به دست بیاورم. همه‌چیز طبق نقشه پیش می‌رفت… فقط یک چیز را حساب نکرده بودم: او هم به همان اندازه‌ای که من سرسخت هستم، سرسخت است.

خلاصه رمان تاوان دروغ هایت را بپرداز

مثل فرشته نگهبانم از ناکجا آباد پیداش شد، درست وقتی که داشتم از حال میرفتم و خدا میدونه چه بلاهای وحشتناکی قرار بود سرم بیاد از دست میچ. نمیدونم اینجا چی کار میکنه یا اصلاً از کجا فهمیده من اینجام که بیاد، ولی وقتی میبینمش، وقتی میفهمم تازه جونمو نجات داده، اشکام فوری از صورتم سرازیر میشن. حالا میدونم دیگه جام امنه. نمیتونم صورتشو ببینم، ولی خشمشو حس میکنم. انگار کل هوای اتاقو به اشغال خودش درمیاره وقتی مشتای عصبانیشو رو صورت میچ فرود میاره، که از نظر اندازه، استقامت یا اراده حریفش نیست. ریس هیچی نمیگه و فقط به مشت زدن ادامه میده. بلند میشه و از یقه میچو میگیره، بدن بیحرکتشو میکشه سمت دستشویی. این موقعیت جدید بهم اجازه میده برای اولین بار صورتشو ببینم و برام تازگی داره این چهره جدیدش. خشم هر خط و خطوط صورتشو به چیزی وحشی تبدیل کرده.

وقتی بدن گندهی میچو مثل یه پر میکشه سمت دستشویی اراده و نیت قتل تو چشماش میدرخشه. به دنبالشون تا در سینه خیز میرم، هنوز انقدر ضعیفم که پاهام یاری نمیکنه، و میبینم ریس در کاسه توالت رو باز میکنه و از یقه میچو میگیره و سرشو فرو میکنه داخلش. با صدایی که از شدت خشم میلرزه میگه: «لعنتی میکشمت.» میچ برای نفس کشیدن تقلا میکنه، دستاش همه جا میچرخن و دیوونه وار دنبال چیزی میگردن که نجاتش بدن. میچ داره تو کاسه توالت آپارتمانی که داخلش بزرگ شدم خفه میشه. تحقیرآمیزه، ترسناکه، و لیاقتش همینه. ریس سرشو از آب میکشه بیرون و میچ یه نفس طولانی میکشه. عصبانیت تازهای تو صورت ریس موج میزنه وقتی صدای نفس کشیدن میچو میشنوه. « لعنتی فقط بمیر.» دوباره سرشو فرو میکنه تو کاسه توالت و دوباره خفهش میکنه. شکی ندارم اگه جلوشو نگیرم، میکشه اونو.

بیشتر از هر چیزی دلم میخواد میچ بمیره، ولی نمیخوام ریس این کارو کنه. همین که دستگیرش کنن، و تا آخر عمرش بره زندان،کافیه. با صدایی ضعیف صداش میکنم: «مکلی.» صدام بیشتر شبیه یه خرخر از گلوی آسیب دیدمه تا یه کلمه. نمیشنوه، کل تمرکزش روی مردیه که داره تو یه کاسه توالت کثیف خفه ش میکنه. دوباره سعی میکنم، این بار محکمتر: «مکلی.» ولی بازم نمیتونه صدای منو بشنوه. اونقدر غرق انتقامه که صدامو نمیشنوه. مگر اینکه… فریاد میزنم: «ریس!» چشماش فوری روی من قفل میشن. وقتی منو میبینه، به طرز عجیبی نرم میشن. نیم خیز، دستمو ، به چارچوب در چنگ زدم که خودمو نگه دارم. «نکشش. لطفاً نکشش.» خشم دوباره تو چشماش برمیگرده، انگار داره فکر میکنه بهم گوش بده یا نه. میپرسه: «چرا نه؟» میچ هنوز داره تقلا میکنه که خودشو آزاد کنه و به هوا برسه، ولی تلاشاش هر لحظه ضعیفتر میشه.

با التماس و شکسته میگم: «نمیخوام به خاطر من بکشیش. لطفا،ً بذار به پلیس زنگ بزنیم. نمیخوام ببینم میمیره.» همین که حرفام تموم میشه، ریس سرشو از کاسه میکشه بیرون و از همون موقعیت استفاده میکنه که سرشو محکم بکوبه به لبه چینی کاسه توالت. یه صدای حال به همزن خرد شدن میاد و خون همه جا میپاشه. اگه تموم نکرده باشه، اگه کمک نرسه، خیلی زود میمیره. ریس ولش میکنه و میچ بیجون میافته رو زمین، بیهوشه ولی انگار با وجود زخم بزرگ رو پیشونیش ،هنوز نفس میکشه. ریس با یه قدم از کنار بدنش رد میشه و منو تو بغلش میگیره، دیوونه وار فشارم میده به خودش. با لهجه غلیظ بریتیش و پرحرارت زمزمه میکنه تو گوشم: «عشقم.» بازوهامو دور گردنش حلقه میکنم و گریه میکنم. احساس امنیت دارم. میگه: «فکر کردم از دستت دادم. فکر کردم کشتت.» تو صداش وحشت دلخراشی میشنوم.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
اولین باری که دیدمش، تنها یک فکر توی سرم بود: باید مال من بشه. همیشه هر چیزی که می‌خواستم، به دست می‌آوردم این روحیه‌ی جنگجو توی خونم بود. اما وقتی فهمیدم دوست‌پسر دارد، خونم به جوش آمد… با این‌حال حتی این هم باعث نشد عقب‌نشینی کنم. مطمئن بودم دیر یا زود تسلیم من می‌شود و خودش را به من می‌سپارد. حتی با رفیق‌هایم شرط بستم که می‌توانم ظرف یک ماه دلش را به دست بیاورم. همه‌چیز طبق نقشه پیش می‌رفت… فقط یک چیز را حساب نکرده بودم: او هم به همان اندازه‌ای که من سرسخت هستم، سرسخت است.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    تاوان دروغ هایت را بپرداز
  • نویسنده
    KHAL HARA
  • صفحات
    812
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 40,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4907 نوشته
  • 605 محصول
  • 367 کامنت
  • 1776 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
gamdom giriş |
gamdom giriş |
şans casino |
deneme bonusu veren siteler |
gamdom |
gamdom giriş |
yeni casino siteleri |
casino siteleri |
https://xxxfilm.tv |
deneme bonusu |
gamdom giriş |
gamdom |
textbet giriş |
gamdom |
gamdom giriş |
90min |
En yakın taksi |
Taksi ücreti hesaplama |
bahis siteleri |
bahis siteleri |
meritking |
pumpula |
meritking |
https://edo7.cfd/ |
https://edo8.cfd/ |
hacklink |
gamdom |
gamdom giriş |
deneme bonusu veren siteler |
deneme bonusu veren siteler |
deneme bonusu veren siteler |
bonus veren siteler |
casino siteleri |
deneme bonusu veren siteler |
casino siteleri |
marsbahis |
güvenilir casino siteleri |
antalya escort |