میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان کلیدر pdf از محمود دولت آبادی با لینک مستقیم

دانلود رمان کلیدر از محمود دولت آبادی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

کلیدر فقط یک رمان نیست، روایتی از درد، کوچ، و ایستادگی است. محمود دولت‌آبادی، نویسنده‌ای که سال‌ها زندگی دهقانی و رنج‌های مردم را با گوشت و پوست لمس کرده‌اند، در این اثر دهجلدی و سه هزارصفحه‌ای، سرگذشت‌های خانواده‌ای را روایت می‌کنند که از کوه‌های غرب به دشت‌های خراسان کوچ می‌کنند. داستان در پس‌زمینه ایران پرتلاطمِ سال‌های پس از جنگ جهانی دوم شکل می‌گیرد و روایتی از مبارزه با مردم در برابر ظلم و سیاست‌های خشن است. کلیدر نه‌تنها نام یک کوه و روستا، بلکه نمادی و امید در دل تاریکی است.

خلاصه رمان کلیدر

مارال دمی نمی توانست دل از دلاور غافل بدارد ذهنش گیرافتاده در قلابی بود که دمادم تنگ و تنگ تر میشد. یک دل پیش قره و دلی پیش دلاور داشت! گریز روح به جبران چشم تازی های بی اختیار خویش تلافی آنچه آدمی به خاطرش خود را به بازخواست میکشاند. به نحوی مهار کردن آن پاره ای از روح که پای در گریز دارد. بازگرداندنش به منزلگاه به عادت. پس دلاور چی؟ سهم او کجاست؟ باید آیا به غارت همۀ جان تن در داد؟ آیا گل محمد تمام پهنۀ جان را فتح کرده است؟ هموست که چنین میتازد؟ باید آیا بدین بی پروایی بتازد؟ نه نباید تاب بی تابی ها را چگونه می آوری؟ نکوهش! مارال خود را نکوهش میکرد گریز روح به جبران مهارگسیختگی خویش دلاور حالا چه میکرد؟

اگر او میشنید که قره آت را مارال بدین آسانی به دیگری سپرده است چه میکرد؟ به راستی آیا دلاور چه حال و فکری داشت؟ قره حالا زیر ران گل محمد بود. گله مند از مارال آیا نبود؟ نبود که او را به غیر داده است؟ به تاب ران غریبه را چطور می آورد قره در بازگشت بیگمان دیگر مثل گذشته. مارال نگاه نخواهد کرد. لابد حالا گل محمد سرزنده و شادخو، پای در رکاب داشت و پیشاپیش راه می سپرد قره ای که مارال میشناخت اسبی نبود که به همتایان خود مهلت پیشی گرفتن بدهد. تردید با مایه ای از پشیمانی گریبان دختر عبدوس را گرفته بود. قره کاش به گل محمد رکاب نداده بود چنین اگر میشد چه می شد؟ به گل محمد که نمیشد «نه» گفت. آخر پرده های دل آدم از آهن که نیستند؟

به نگاهی گاه درهم می ریزند گاه چنین است که تاب کلامی را نمیشود آورد. بند دل می لرزد. در این میان گناه را پای که باید نوشت؟ ناگهان، شیرو به سخن درآمد: دارد همه اش زیر سر این پسرخاله است؛ علی اکبر که خدا از روی زمین ورش بلقیس گفت: خوبه خوبه؛ نمی خوا درفشانی کنی تو چرا تقصیر را به گردن او می اندازی؟ پس خالوی خودت چی؟ مدیار؟ برا اینکه میدانم خواهرزاده تو همه شرها را به پا میکند. همین جور برای خودت حرف می پرانی به کارت باش شیرو به کارش بود. خاموش گرفت. علاقه ای هم به این جدل نداشت. گناه، پای هر کس بود، بگذار باشد چه دخلی به شیر و داشت؟ گور بابای بایع و هم مشتری او بر بستر این زندگانی در این حال که بود.

– چیزی به جز سهم خود نمی خواست. می توان شیرو را در این دم از آن دسته مردمان شمرد که میگویند: بارانی که برای من نمی بارد، گو نبارد. او از سکوت به تنگ آمده بود و به شکستن آن، حرفی پراند. جوابش را هم واستاند و به و به کار درو شد. اما کو میل درو؟ دست و دلش کی به کار می رفت؟ کسالت بار و پر از خستگی با تنی تنبل ساقه های باریک و سمج گندم را در قبضه جمع می آورد، دستکاله را به لقی در پی بوته ها می انداخت و یکی در میان فرو می شکاندشان و آنچه را در قبضه اش مانده بود روی دسته های گندم بر جا می گذاشت و باز به همان تنبلی روی پاها می چرخید و به درو تن میداد. ناچاری به جایش تا دلت بخواهد پلشت کار میکرد دل به دانه نمیسوزاند.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
کلیدر فقط یک رمان نیست، روایتی از درد، کوچ، و ایستادگی است. محمود دولت‌آبادی، نویسنده‌ای که سال‌ها زندگی دهقانی و رنج‌های مردم را با گوشت و پوست لمس کرده‌اند، در این اثر دهجلدی و سه هزارصفحه‌ای، سرگذشت‌های خانواده‌ای را روایت می‌کنند که از کوه‌های غرب به دشت‌های خراسان کوچ می‌کنند. داستان در پس‌زمینه ایران پرتلاطمِ سال‌های پس از جنگ جهانی دوم شکل می‌گیرد و روایتی از مبارزه با مردم در برابر ظلم و سیاست‌های خشن است. کلیدر نه‌تنها نام یک کوه و روستا، بلکه نمادی و امید در دل تاریکی است.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    کلیدر
  • نویسنده
    محمود دولت آبادی
  • صفحات
    3000
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4740 نوشته
  • 493 محصول
  • 366 کامنت
  • 1158 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.