میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان طاعون‌ زده pdf از آوا موسوی با لینک مستقیم

آخرین ویرایش رمان طاعون‌ زده اثر آوا موسوی فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم

طاعون زده روایتگر دختریه مثل همه دخترای دیگه. با یه زندگی آروم و بی دغدغه و رویاهای صورتی کوچیک و بزرگ. تا حالا اسم طاعون به گوشتون خورده؟ طاعون یه بیماریه. و حالا طاعون افتاده به جون تک تک اون آرزوها. داستان ما درباره دختریه که مجبور میشه آرزوهای طاعون گرفته اش رو خودش با دستای خودش بسوزونه. حالا سال ها گذشته و کسی که روزی از مهم ترین داشته زندگیش بود، از میون خاکستر آرزوهاش دوباره پیدا میشه. اومده تا جواب تک تک سوالاتش رو از طنین بگیره. بعد از سال ها طاعون برگشته. اما این بار قراره طاعون به جون خودش بیفته!

مقدمه ای بر رمان طاعون‌ زده

در میان همین فکرها بودم که صدای در فروشگاه به گوشم رسید. سر بلند کردم و با دیدن امیر بی اختیار از جا پریدم، طوری که مچ پایم تیر کشید و آخ تقریباً بلندی از میان لب هایم بیرون آمد. همزمان سر هر دو به سمتم چرخید و امیر با چند گام بلند خود را به من رساند و مقابل منی که دوباره روی صندلی نشسته و مچ پایم را با دست گرفته بودم، زانو زد. سر بلند کرد و پرسشگر و نگران خیره ام شد. _ پات چی شده؟ لبم را از داخل گاز گرفتم. اگر حقیقت را میگفتم، بی شک مواخذه ام میکرد، چون قبلا یک بار که یک امتحان مهم داشت، پیشنهاد دادم که من به جای او کتاب های قفسه بالا را مرتب کنم و او درس بخواند و او صریح و بی پرده گفته بود حتی فکرش را هم نکنم که از آن چهارپایه لق و مرتفع بالا بروم.

با انگشت گوشه ابرویم را ماساژ دادم و اولین جمله ای که به ذهنم رسید را به زبان آوردم _ هیچی، زمین خوردم. با اخم خیره ام شد و بی توجه به حضور مانی که کمی آنطرف تر ایستاده بود و در سکوت به ما نگاه میکرد، گفت: _ از دست تو! چرا مواظب خودت نیستی طنین؟ سعی کردم لبخند بزنم؛ اما زیر نگاه خنثی و بی تفاوت مانی کمی سخت بود. کمی به سمتش خم شدم و سرم را به سمت شانه چپم کج کردم. _ خوبم. از حضور مانی معذب بودم و از همین جهت تک کلمه ای حرف میزدم. امیر نگاهش را در چهره ام چرخاند و این بار صدایش ملایم و آهسته بود _ اگه خیلی درد میکنه، پاشو بریم بیمارستان. مانی تکیه اش را از میز گرفت و ابروهایش را بالا داد. _ اتفاقا منم همینو بهش گفتم؛ اما گویا فرق داره با کی بره بیمارستان.

جمله اش بیش از حد کنایه آمیز بود. با اخم کم رنگی نگاهم را به او دوختم ولی او همچنان به امیر خیره بود. واقعاً دلخور شده بود؟ ابدا نمیتوانستم درکش کنم. البته منطقی بود. تربیت خانوادگی ما زمین تا آسمان فرق داشت. او ذاتا آدم راحتی بود و خب انتظار داشت من هم مثل خودش با او رفتار کنم. خوب یا بد، من همین بودم. از جهتی به خاطر فرهنگ خانوادگی ام و هم به خاطر شخصیت خودم نمیتوانستم راحت با هرکسی گرم بگیرم. خصوصا اگر آن شخص یک مرد بود. امیر برخاست و نیم چرخی به سمت مانی زد. دستانش را در جیب شلوارش فرو برد و بدون ذره ای انعطاف گفت: _ آره، فرق داره با کی بره. برخلاف همیشه به طور شوکه کننده ای مانی این بار عقب نشینی نکرد.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
طاعون زده روایتگر دختریه مثل همه دخترای دیگه. با یه زندگی آروم و بی دغدغه و رویاهای صورتی کوچیک و بزرگ. تا حالا اسم طاعون به گوشتون خورده؟ طاعون یه بیماریه. و حالا طاعون افتاده به جون تک تک اون آرزوها. داستان ما درباره دختریه که مجبور میشه آرزوهای طاعون گرفته اش رو خودش با دستای خودش بسوزونه. حالا سال ها گذشته و کسی که روزی از مهم ترین داشته زندگیش بود، از میون خاکستر آرزوهاش دوباره پیدا میشه. اومده تا جواب تک تک سوالاتش رو از طنین بگیره. بعد از سال ها طاعون برگشته. اما این بار قراره طاعون به جون خودش بیفته!
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    طاعون‌ زده
  • نویسنده
    آوا موسوی
  • صفحات
    1427
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 40,000 تومان
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4736 نوشته
  • 494 محصول
  • 367 کامنت
  • 1153 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.