میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
رمان حورا پارت 353

 

 

 

 

 

 

پوزخند زد و غذایش را هم زد:

 

_ که چی؟ همون که زندگیمو بهم ریخت دیگه…حالا هم نمیذاره دو دیقه پیش زن و بچه‌م اروم بگیرم!

 

انگار واقعا این مرد عوض شده بود. نفرتش به مادرش بی حد و اندازه بود، در نگاهش میدیدم، دقیقا همان نگاهی بود که به کیومرث همدانی می‌انداخت، زمانی که ادعای خواستگار بودن داشت و فکر میکرد من به او محل میگذاشتم.

 

انگار مادرش را هم قماش با آن آدم می‌نگاشت.

 

_ قباد تو که…

 

برای بیان حرفم شک داشتم، که عصبی از جا برخاست، چند نفس عمیق کشید و سپس سعی کرد به ارامی برخورد کند:

 

_ من چی، حورا؟ من چی؟ من که مادرمو اذیت میکنم یا نه؟

 

خوب حرف دهانم را فهمیده بود، ترسیده بودم ازارش دهد، جسمی یا روحی، با کلامش یا مشت و زورش!

 

_ نه…نمیکنم حورا، روزایی که اذیتش میکردم تو نبودی…الانم که میبینه کاریش ندارم، میخواد سو استفاده کنه، با این کارا خودشو مظلوم کنه مثلا تا باز خام کاراش بشم!

 

ناباور از جا برخاستم و روبه‌رویش ایستادم:

 

_ شوخیت گرفته قباد؟ اون زن فلجه! نه میتونه حرف بزنه، نه میتونه تکون بخوره…جز عاجزی کردن و التماس تو برای بخشیدنش چکاری میخواد انجام بده؟

 

ناباورتر نگاهم کرد و خندید:

 

_ یعنی الان باور کنم داری از زنی که زندگی تو رو به هم زد طرفداری میکنی؟ خدایی؟ شوخیه دیگه؟

  • اشتراک گذاری
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4798 نوشته
  • 527 محصول
  • 366 کامنت
  • 1257 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.