میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
رمان شادی‌های کوچک یک خانه

آخرین ویرایش رمان شادی‌های کوچک یک خانه اثر کولت ویویه فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم

اسمم آلين دپن است. از شانزدهم اوت يازده ساله شده‌ام. استل دوازده ساله است و ريك شش سال و نيم دارد. ما در محله سيزدهم، خيابان ژكومان، در خانه‌اي كه درست روبروي زغال فروشي است زندگي مي‌كنيم …

مقدمه ای بر رمان شادی‌های کوچک یک خانه

خیلی آرام از جا بلند شدم چون دیگر خوابم نمی‌آمد. با احتیاط به آشپز خانه رفتم، ولی چقدر خسته‌ام! خیال می‌کردم از اینکه به کارهای خانه برسم، خوشم می‌آید. ولی نه اصلا این طور نیست. دیگر جانم به لبم رسیده مخصوصاً که بابا خیلی پر توقع شده و به خاطر هر چیزی غر می‌زند، بعد هم پشیمان می‌شود. اما چه فایده؟ بالاخره غرولندش را که کرده. گهگاه مثل مامان ازش می‌پرسم: به نظر آقای مارنیت همه چیز روبه راه است؟ اما او شانه‌هایش را بالا می‌اندازد خوب میفهمم که دیگر آقای مارنیت هم به نظرش مسخره می‌آید. با این حال با من صبورتر است. تحمل استل را که هیچ ندارد. او هم سرش توی کتاب جغرافیاش است و دایم از

اینطرف به آن طرف می‌رود و همه جا حی و حاضر است تا اگر من ازش چیزی خواستم، زود جوابم را بدهد. -استل! نمی‌خواهی تا من گوشت‌ها را سرخ می‌کنم، لیوان‌ها را روی میز بگذاری؟ -مرکز شمال، شهر لیل است. -خودت بگذار و دست از سر من بردار. بله او تمام روز این طوری بود. امتحان فرداست. ولی او باید همیشه جلو جلو برود. امروز نوبت اوست که کارهای خانه را انجام بدهد، اما فکر می‌کنم دیگر چندان علاقه‌ای به این کار ندارد. بهش پیشنهاد کردم که کارش را من انجام بدهم، اما او رد کرد. مخصوصاً بعد از فیلمی که برای مامان بازی کرده دیگر نمی‌تواند حرفش را پس بگیرد و همین بیشتر عصبانی‌اش می‌کند. از طرف دیگر ریک بعد از نهار

آمد و روی زانوهایم نشست. این همان کاری است که وقتی ناراحت بود، با مامان می‌کرد. بله، او دو تا علامت منفی گرفته است چون نقشه‌ی جغرافیش را پاره کرده. -ولی من این کار را نکردم. بوری مخصوصاً دست مرا کشید تا کاغذ پاره بشود، به خاطر اینکه صبح حاضر نشدم تیله‌ی بزرگم را بهش قرض بدهم… و بعد داستانی طولانی درباره‌ی تیله‌های گرفته شده و دزدیده شده تعریف کرد که من چیزی از آن نفهمیدم. ریک بیچاره آنقدر عصبانی بود که همه‌اش پته پته می‌کرد. پیدا بود که خیلی دلش پر است. -خیلی خب، من نقشه‌ات را درست می‌کنم. اما باز هم غمگین بود، من هم همین طور. دلم می‌خواست گریه کنم. اما حتی این کار را هم …

رمان شادی‌های کوچک یک خانه را در کتابخانه رمان بوک جستجو کنید

  • اشتراک گذاری
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4907 نوشته
  • 605 محصول
  • 367 کامنت
  • 1809 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
gamdom giriş |
gamdom giriş |
şans casino |
deneme bonusu veren siteler |
gamdom |
gamdom giriş |
yeni casino siteleri |
casino siteleri |
https://xxxfilm.tv |
deneme bonusu |
gamdom giriş |
gamdom |
textbet giriş |
gamdom |
gamdom giriş |
90min |
En yakın taksi |
Taksi ücreti hesaplama |
bahis siteleri |
bahis siteleri |
meritking |
pumpula |
meritking |
https://edo7.cfd/ |
https://edo8.cfd/ |
hacklink |
gamdom |
gamdom giriş |
deneme bonusu veren siteler |
deneme bonusu veren siteler |
deneme bonusu veren siteler |
bonus veren siteler |
casino siteleri |
deneme bonusu veren siteler |
casino siteleri |
marsbahis |
güvenilir casino siteleri |
antalya escort |