میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان دریاپرست pdf از فاطمه زایری با لینک مستقیم

دانلود رمان دریاپرست اثر فاطمه زایری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

ترمه، دختری از تبار نفرین‌شده‌ای که روزگاری طایفه‌اش برای ریختن خون او هم‌قسم شده بودند، گریخته و سال‌ها در سایه‌ی خاموشی زیسته است. همه گمان می‌برند که او در خاک غریبه‌ای آرمیده؛ اما اکنون، پس از سال‌ها، با چهره‌ای دگرگون و نامی تازه به زادگاهش بازمی‌گردد. نه برای انتقام، که برای پس‌گرفتن نامی که روزی بی‌رحمانه لکه‌دار شد. بازگشت او اما با رخدادی عجیب گره می‌خورد: خواستگاری مردی از خاندان زرمهر، همان کسی که زمانی شمشیر در دست، آماده‌ی بُریدن گلوی او بود…

خلاصه رمان دریاپرست

دستش را سریع روی دهانم گذاشت و رخ در رخم درآمد. بهت یاد ندادن که به حرفایی رو تحت هیچ شرایطی نباید به زبون بیاری؟ فقط تلافی کردن بلدی، آره؟ لابد تلافی کم محلی یکی دیگه رو آوردی تو این خونه و بغل من نه؟ دستش را طوری روی دهانم فشار می داد که نفسم به بر می گشت و آنجا بغض می شد. گلویم چشم هایم از شدت بی رحمی حرفش آلوده به اشک شد و کشتی های عظیم رویاهایم که بادبانهایشان را باز کرده بودند و وسط اقیانوس پیش میرفتند به گل نشستند. خیلی واضح گفتم دلم جای دیگه ست؛ اما نفهمیدی اشکم از کنار بینی ام سر خورد و پشت حصار دست او دفن شد. اگه ادامه بدی منم ادامه میدم پس احترامت دست خودت باشه خانوم دکتر لال شدم.

او اشکهای بی صدایم را تماشا کرد؛ اما نتوانست قصه ی عاشقانه ی چشم هایم را بخواند. گفت: آره من وقتی میبینمت، نمیتونم سفت و سخت باشم و وانمود کنم که ناراحت نمی شم؛ اما مطمئن باش که دست من قرار نیست بهت بخوره نه به این دلیل که تو چیزی کم داری اتفاقاً تو نسبت به ستایش یا زنایی که دور و بر من چرخیدن یه چیزایی به لطف جراحی های زیبایی اضافه داری؛ اما ترجیح من اینه احساس خودم و به پای کسی بریزم که صاحب قلبمه اتاق و وسایلش دور سرم میگشت. دهانم طعم گس می داد و عماد مطمئن بود از محکم بودن ضربه هایش بازی خطرناکی را با هم شروع کرده بودیم و دیگر هیچ دیواری میانمان نبود که فرو نریخته باشد.

من مشت می کوبیدم عماد لگد رینگ مبارزه پر از خون شده بود و من داشتم می باختم منی که هربار مبارزه را شروع می کردم همیشه زودتر از چیزی که فکر میکردم له می شدم و عماد انگار روش زمین زدنم را پیدا کرده بود. اشک هایم را پاک کردم و نام حامی مستعان را هزار بار برای خودم تکرار کردم تا خواستم حرف بزنم، عماد انگشتش را روی لب و بینی ام فشار داد و پچ زد مبادا… اشکها درون چشم هایم ماند عماد سرش را جلو کشید و با اخطار گفت …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
ترمه، از خانواده‌‌ی خود و طایفه‌ای که برای بُریدن سرش متفق‌القول شده و بر سر ‌کشتن او تاس انداخته بودند، می‌گریزد؛ اما پس از سال‌ها، درحالی که همه او را مُرده و در خاک می‌پندارند، با هویتی جدید و چهره‌ای ناشناس به شهر آباءواجدادی‌اش بازمی‌گردد تا تهمت‌ها و افتراهای مردم را از نام قبلی‌اش پاک کند که درست در بدو ورودش، با خواستگاریِ تک‌پسر حاج‌فتاح زرمهر، مواجه می‌شود. مَردی که در روزهای دور، یکی از داوطلبان بُریدن سرش بود…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دریاپرست
  • نویسنده
    فاطمه زایری
  • صفحات
    2366
  • حجم
    6.35m
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4860 نوشته
  • 544 محصول
  • 366 کامنت
  • 1501 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink |
casino siteleri |
en iyi bahis siteleri |
casino siteleri |
casinolevant |
deneme bonusu |
casinolevant |