میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود کتاب تلاطم ماهی ها pdf از زهرا لاچینانی با لینک مستقیم

دانلود کتاب تلاطم ماهی ها از زهرا لاچینانی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

-ساعت ۱۱ میام دنبالت.‌ حواست باشه نعشه نباشی گوه بزنی به همه چیز.‌ مرد قوز کرده‌ پای ستون ابری از دود درست کرد.‌ دست روی پلک های چروکیده و خشکیده اش گذاشت. -خیالت تخت داداش. داش اصغر به وقتش قِرقیه، قرقی! مرد جوان دستی به کلاه لبه دارش گذاشت. فندک‌اش را از شلوار شش جیب‌اش بیرون کشید و در حالی که یک پایش خم و تکیه بر درخت بود، سیگار را بين لب هایش گذاشت و آتش زد‌ .‌..

خلاصه کتاب تلاطم ماهی ها

ریرا مبهوت به دوستانش که در آغوش هم می‌لرزیدند نگاه کرد. از خودش حالش به هم میخورد مطمئن بود این گندی که به زندگی تنها دوستانش خورده به خاطر خودش است. نمی‌توانست بیشتر از این خودش را به نفهمیدن بزند. گلاره و پگاه پیش چشماش داشتند از درون نابود می‌شدند‌. وارد پذیرایی شد مانتو و مقنعه اش را برداشت و گفت: تا شما آبغوره بگیرید من برم ناهار بگیرم مردیم گشنگی! کارت عابر و موبایلش را برداشت و از ساختمان بیرون زد و شماره‌‌ی

خاله‌اش را گرفت. جواب نداد تماس را قطع کرد و جلو رفت. مقابل نانوایی مقابل که رسید، ایستاد و به دو پیرمردی که نان چانه می کردند نگاه کرد. خودش را در دخترکی که آخر صف ایستاده بود دید. موهایش را بافته بود و کلاه تابستانه دوره گردی سرش گذاشته بود. یک تی شرت قرمز و شلوار برمودا پوشیده بود. پوستش از صافی برق می زد و آدامس می‌جوید. ریرا نگاهش را از نانوایی گرفت و رد شد اما دیگر ذهنش را نتوانست دور بزند که پرت شد به شش سال قبل به

روزهایی که زیر چشمی پسر قد بلند چشم و ابرو مشکی شاطر نانوایی را می‌پایید و گاهی که نگاهشان توی هم گره می‌خورد، او می‌خندید و ریرا قلبش از جا کنده میشد. همیشه وقتی دستش را برای دادن پول دراز می‌کرد فرهاد فوری نان را که از تنور جدا می‌کرد، پرت می‌کرد روی توری فلزی و مثل اینکه روی سرامیک های سفید بخواهد سُر بخورد خودش را به پشت در می‌رساند. دستش را جلو می‌برد و همان طور که پول را از دست ریرا می‌گرفت برای لحظه‌ای انگشتانش را لمس می‌کرد …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
-ساعت ۱۱ میام دنبالت.‌ حواست باشه نعشه نباشی گوه بزنی به همه چیز.‌ مرد قوز کرده‌ پای ستون ابری از دود درست کرد.‌ دست روی پلک های چروکیده و خشکیده اش گذاشت. -خیالت تخت داداش. داش اصغر به وقتش قِرقیه، قرقی! مرد جوان دستی به کلاه لبه دارش گذاشت. فندک‌اش را از شلوار شش جیب‌اش بیرون کشید و در حالی که یک پایش خم و تکیه بر درخت بود، سیگار را بين لب هایش گذاشت و آتش زد‌ .‌..
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    تلاطم ماهی ها
  • نویسنده
    زهرا لاچینانی
  • صفحات
    ۱۸۰۸
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4864 نوشته
  • 548 محصول
  • 366 کامنت
  • 1512 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink |
casino siteleri |
en iyi bahis siteleri |
casino siteleri |
casinolevant |
deneme bonusu |
casinolevant |