دانلود کتاب ستارگان سرنوشت از الناز داد خواه با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
جزیره ناتهام محل تلاقی خطوط دریایی و دورهمی هر ساله دزدان دریاییه. بزرگترین بار برای دورهمی دزدان دریایی در این جزیره قرار داره که در روزهای خاصی از سال برای رد و بدل کردن اخبار و مبادلات در اینجا گرد هم جمع میشند. در این بین مردی مرموز اولین باره که سر و کلهاش در مجمع دزدان دریایی پیدا شده و حرف گنجینه ای ابدی رو پیش میکشه، گنجینهای که تصورش برای هیچکدوم از قدیمی ترین دزدان دریایی هم قابل باور نیست …
جشن و پایکوبی طبق هر شب به راه بود و قرار بود نیمه شب لب ساحل مراسم آتیش بازی برگزار بشه تا کشتی ها فردا صبح جزیره رو به مقصد مورد نظرشون ترک کنن. بی حوصله در گوشه دنجی از کافه نشسته و به نوای فلوتی که یکی از ملوانها می نواخت گوش دادم. درهای کافه باز شدن و کاپیتان شاون، نوئل و ریک داخل شدن کاپیتان نوئل با دیدن من مسیر کج کرد و بقیه رو وادار کرد به سمت من بیان و
بهمون ملحق بشن. لبخند زورکی زدم، متنفر بودم که جلوی این افراد بشینم و به چشم یه کاپیتان نالایق دیده بشم. _ایزایل روزت چطور بود؟ تونستی خدمه پیدا کنی؟» سوالی که از طرف نوئل پرسیده شد توجه بقیه رو هم جلب کرد. صدام رو کمی صاف کردم و به دروغ گفتم: پیشرفت خوبی داشتیم. ریک پوزخندی زد و گفت: اوه بیخیال.. شنیدم آدمی نمونده که سراغش نرفته باشی کسی حاضر نمیشه سوار
کشتی بشه که یه ناخدای زن داره. حتی شنیدم تام لنگ و رابرت پیره هم بهت جواب رد دادن داغون ترین ملوان های این جزیره که حکم پیر و بی استفاده رو دارن. شاون خندید و در حالیکه مشخص بود داره تفریح می کنه گفت: چطوره بیخیال شی و برگردی به همون دهکده ای که توش زندگی می کردی؟ هوم؟ نوئل در حالیکه از رفتار بقیه خشمگین بود غرولندکنان گفت: چه مرگتونه اون دختره تورنادوئه!