میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان شراره ی عشق pdf از پریسا بیات با لینک مستقیم

دانلود رمان شراره ی عشق از پریسا بیات با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

پریا دختری پرشور و سرزنده است، با قلبی مملو از رویاهایی شیرین و آینده‌ای روشن در برابرش. اما با شروع دانشگاه، دنیای او در عرض چند روز زیر و رو می‌شود. بدهی کلانی که پدرش بر جای گذاشته، سایه‌ای سنگین بر سر او می‌افکند و وادارش می‌کند به تصمیمی غیرقابل تصور تن دهد: ازدواجی قراردادی برای یک سال… با استادی که نه‌تنها گذشته‌ای پرکینه با او دارد، بلکه پسر صمیمی‌ترین دوست پدرش نیز هست. در ابتدا، همه‌چیز فقط یک توافق خشک و بی‌احساس است. اما همان نمایش ساختگی، به‌تدریج به صحنه‌ای واقعی از احساساتی عمیق بدل می‌شود؛ احساسی که هیچ‌یک از آن‌ها پیش‌بینی‌اش را نکرده بودند. آیا ممکن است از دل نفرت، عشق زاده شود؟

خلاصه رمان شراره ی عشق

با اين حرف اقاي کريمي ارشاوير يا همان استاد صادقي سريع به طرف من چرخيد وبا بهت به من نگاه کرد من هم يه لبخند شيطاني زدم که يعني حالا دارم برات بعد رو کردم به سمت اقاي کريمي وگفتم: اقاي کريمي ميشه لطف کنيد شما از من امتحان پايان ترم رو بگيريد وبعد خودتون تصحيحش کنيد چون من خيلي ميترسم اين اقا با کينه اي که از من به دل دارن نمره ام را کمتر از نمره ي واقعي ام بدهد. بعد از اين حرفم چند لحظه سکوت شد که اقاي کريمي گفت:دخترم من به اقاي صادقي اعتماد دارم پس خيالتون راحت باشه اما اگه به نظرت توي نمره ات دستکاري شده بود ميتوني اعتراض کني و اوندفعه خود من برگه ات رو تصحيح ميکنم نظرت چيه موافقي؟ -بله موافقم . اقاي کريمي: پس خدا رو شکر مشکلتون حل شد حالا هم اگه کاري نداريد لطفا بريد چون من کارهاي زيادي دارم.

بعد از خداحافظي با اقاي کريمي منو ارشاوير با هم از اتاق بيرون اومديم داشتم به سمت در خروجي ميرفتم که ارشاوير گفت :با اين که منو جلوي اقاي کريمي خراب کردي ولي فکر نکنم با اين طرز درس خوندنت از من نمره ي قبولي رو بگيري واونوقت براي خودت بد ميشه چون با اين کار امروزت مدير حتما نمره ي تو رو از من ميپرسه و اونوقته که وجهيه ي تو جلوي اقاي کريمي خراب ميشه. -طرز درس خوندن من به خودم مربوطه بعد هم مطمـئن باشيد نمي ذارم شما به هدفتان برسيد، پس اصلا خودتونو به خاطر من ناراحت نکنيد. به سمت در خروجي به راه افتادم و وقتي توي حياط رو نگاه کردم نه هليا بود ونه شادي همينطور که داشتم مي گشتم يادم اومد صبحونه نخوردم به خاطر همين سريع به سمت بوفه راه افتادم و وقتي ساندويجم رو خريدم رفتم روي نيمکتي نشستم ومشغول خوردن شدن.

-اجازه هست بشينم به سمت کسي که اين حرفو زده بود برگشتم که ديدم همون پسر چشم عسليه ست که ازش خوشم اومده بود -مگه نيمکت مال منه، بفرما بشينيد کمي خودم رو کنار کشيدم با اين کارم پسره لبخندي زد و گفت: ممنونم ونشست و گفت: اگه جسارت نباشه ميتونم اسم شريفتون رو بپرسم ؟ ازحرف پسره خندم گرفت، پيش خودم گفتم:چقدر اين کتابي حرف ميزنه. به خاطر همين گفتم اسم من پرياست ببينم شما هميشه اينقدر کتابي حرف ميزنيد؟ پسره خنديدوگفت :نه يعني هميشه نه در مواقع لازم اين طوري صحبت ميکنم ،چطور مگه ؟ -ميدوني چيه اخه ادم معذب ميشه راستي من اسمم رو گفتم ولي شما نگفتيد ؟ پسره:من آرادم و از اشنايي باهات خوشبختم ببينم ميتونم پريا صدات کنم؟ -اره بابا مشکلي نيست منم تو رو اراد صدا ميکنم اشکالي که نداره؟ اراد:نه بابا چه مشکلي، ببينم چرا تنها نشسته بودي؟

-نه به اون مدل حرف زدنت نه به اين مدل حرف زدنت؟ اراد:ببخشيد به خدا منظوري نداشتم نمي خواستم ناراحتت کنم . با ديدن قيافه ي ناراحت اراد دلم به حالش سوخت به خاطر همين گفتم: نه بابا من که ناراحت نشدم فقط برام جالب بود حالا هم ميريم سر جواب شما چون من به خاطر کلاسايي که ميرم مجبور شدم کلاسام رو صبح بردارم ولي دوستام به خاطرمسائلي مجبورشدن عصر بردارن به خاطر همين در مجموع کلا ما، دوتا کلاس با هميم به همين دليل تنها نشسته بودم . اراد:ببينم ميتوني منو به عنوان يه دوست معمولي قبول کني چون هم من تنهام هم تو . -باشه قبول بعد از اين که کمي با اراد صبحت کردم فهميدم همه ي کلاسامون مثل همه به خاطر همين خيلي خوشحال شدم با هم به سمت کلاس راه افتاديم که اراد گفت: ببينم استاد باهات چي کار داشت ؟ من هم براش همه ي موضوع روتعريف کردم.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
پریا دختری پرشور و سرزنده است، با قلبی مملو از رویاهایی شیرین و آینده‌ای روشن در برابرش. اما با شروع دانشگاه، دنیای او در عرض چند روز زیر و رو می‌شود. بدهی کلانی که پدرش بر جای گذاشته، سایه‌ای سنگین بر سر او می‌افکند و وادارش می‌کند به تصمیمی غیرقابل تصور تن دهد: ازدواجی قراردادی برای یک سال... با استادی که نه‌تنها گذشته‌ای پرکینه با او دارد، بلکه پسر صمیمی‌ترین دوست پدرش نیز هست. در ابتدا، همه‌چیز فقط یک توافق خشک و بی‌احساس است. اما همان نمایش ساختگی، به‌تدریج به صحنه‌ای واقعی از احساساتی عمیق بدل می‌شود؛ احساسی که هیچ‌یک از آن‌ها پیش‌بینی‌اش را نکرده بودند. آیا ممکن است از دل نفرت، عشق زاده شود؟
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    شراره ی عشق
  • نویسنده
    پریسا بیات
  • صفحات
    303
خرید کتاب
60,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 60,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4882 نوشته
  • 563 محصول
  • 367 کامنت
  • 1614 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink panel |
casino siteleri |
deneme bonusu |
betorder |
güncel bahis siteleri |
cratosbet |
hititbet |
casinolevant |
casinolevant |
deneme bonusu veren siteler |
deneme bonusu veren siteler |
sekabet giriş |
sekabet giriş |
Deneme Bonusu Veren Siteleri 2025 |
deneme bonusu veren siteler |
deneme bonusu veren siteler |
taksimbet giriş |
betpas giriş |
bahis siteleri |
ekrem abi siteleri |
betebet giriş |
gamdom |
gamdom |
gamdom giriş |
gamdom |
betsat |
ronabet giriş |
truvabet |
venüsbet giriş |
truvabet |