میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان معشوقه ماه جلد دوم pdf از فرشته تات شهدوست با لینک مستقیم

دانلود رمان معشوقه ماه جلد دوم از فرشته تات شهدوست با فرمت های pdf، اندروید، آیفون و جاوا نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

مهگل، دختری با چهره‌ای معصوم و دلی پر از آرزو، به‌خاطر فقر از ادامه تحصیل چشم می‌پوشد و به ناچار منشی یک شرکت خصوصی می‌شود. اما خیلی زود متوجه می‌شود که امنیت زنانه‌اش در خطر است؛ پسر رئیس با رفتاری مشکوک و تجاوز به حریم او، مهگل را وادار به ترک آن‌جا می‌کند. مادرش مبتلا به سرطان خون است و هزینه‌ی درمانش سر به فلک می‌کشد. درست در همان روزهای سخت، خانواده‌ی رئیس برای خواستگاری از راه می‌رسند. پاسخ مهگل قاطعانه منفی است، اما وقتی بهزاد پیشنهاد ازدواج در ازای کمک مالی می‌دهد، همه چیز تغییر می‌کند. مهگل وارد دنیایی تاریک می‌شود؛ بی‌خبر از اینکه این خانواده زیر ذره‌بین پلیس‌اند و او قرار است مهره‌ای در پرونده‌ای جنایی باشد…این رمان ترکیب دو رمان عشق و احساس من و آبی به رنگ احساس من از همین نویسنده هستش که ایشون بعد از چاپ کتاب اسامی شخصیت ها و اسم کتاب رو تغییر دادن.

خلاصه رمان معشوقه ماه جلد دوم

نگاهم روی تابلوی بزرگ بالای کلوپ ثابت موند. “الماس” ساختمانی بلند با نمایی کاملاً شیشه ای که با انعکاس نور چراغ های خیابان واقعاً چون الماس می درخشید دو نگهبان قوی هیکل و چهارشانه دو طرف در ایستاده بودند همین که نگاهشان به فاتح افتاد تعظیم کردند و با احترام در را برایمان باز گذاشتند. وارد سالنی مستطیل شکل شدیم نور کمی داشت راهرو توسط یک دیوار شیشه ای از سالن جدا شده بود صدای موزیک آهسته به گوش میرسید. هر چه جلوتر میرفتیم صداها هم رفته رفته واضح تر میشدند. یک آهنگ ایرانی بود. فاتح جلو می رفت. صدای الیا را کنار گوشم شنیدم – اینجا هم آهنگ عربی خونده میشه هم ایرانی و غربی رمز موفقیتت تو این جور جاها اینه که بتونی مشتری ها رو راضی نگه داری در اون صورت تعدادشون بیشتر میشه و این به نفع فاتح و دم و دستگاهشه اون جوری ازت راضی میمونه.

تو هم این وسط حسابی سود میبری. پوزخند زدم سود میخواهم صد سال هم چنین سودی نصیبم نشود. حالم از خودش و کلوپ و عمارتش به هم میخورد صدای موزیک گوش فلک را کر میکرد الیا :گفت اون دوتا دختر که اون بالا ،هستن لباس مشکیه ،ایرانیه قرمزه هم هندی خودم تعلیمشون دادم. بهشان نگاه کردم. دختری که لباس مشکی مخصوص تنش بود، از چهره اش کاملاً مشخص بود که یه شرقی اصیل است آن یکی هم زیبا بود و البته کمی سبزه تر، که به نظرم چهره ای با نمک داشت فاتح رفت بالای سالن به تبعیت از الیا پشت سرش رفتم. الیا گفت: «فاتح همیشه جایگاه خاصی داره. چون دیسکو متعلق به اونه از خدمه گرفته تا خواننده و دخترهایی که پذیرایی میکنن بهش احترام میذارن – خب معلومه چون .رئیسشونه نون خور همینن دیگه خندید و دستم را گرفت – بیا بریم اون طرف.

فاتح پشت میز نشست. به ثانیه نکشید که دخترها به بهانه پذیرایی دورش جمع شدند. همراه الیا رفتیم آن طرف و درست روبه روی فاتح روی صندلی نشستیم. نگاهم را یک دور اطراف سالن چرخاندم چهار مرد با لباس هایی معمولی کنارمان نشسته بودند. سه زن با موهایی بلوند سمت دیگر ما ،بودند سیگار میکشیدند و بیخیال میخندیدند. از این محیط اصلاً خوشم نمی آمد. زیاد از حد کثیف بود. سمت راستمان مردی درشت اندام با لباس سفید عربی نشسته بود و با لبخندی بزرگ به دخترهایی که آنجا بودند زل زده بود. دست هایش را برد بالا و به عربی حرف زد دختری که هندی بود نگاهش کرد و لبخند تحویلش داد مرد هم که انگار حسابی کیفش کوک بود تند تند به عربی حرف میزد. الیا گفت: «اسم اون دختر که اون بالا دیدیش همون که گفتم ایرانیه المیراست دختر خوبیه کارش که تموم شد.

تو رو باهاش آشنا میکنم. این یارو چی داره به اون دختر هندیه میگه؟ مثلاً داره قربون صدقه ش میره زیر لب با غیظ :گفتم کی بشه قربون صدقه ی عزرائیل بره اليا خندید. برسم. باورم نمیشد پایم به چنین جاهایی باز شده به خواب هم نمیدیدم آخرش به اینجا سالن بزرگ بود قسمت دیوار و سقف آینه کاری .بود انعکاس نورهای رنگی از سقف در آینه ها روشنایی فضا را چند برابر کرده بود. صدای موزیک خیلی بلند بود سرم داشت میترکید یکی از خدمتکارها برایمان نوشیدنی آورد الیا به عربی چیزی بهش گفت. بعد از رفتن خدمتکار بهم گفت بهش گفتم برای تو آبمیوه بیاره با لبخند نگاهش کردم بعد از چند دقیقه همان خدمتکار آمد و یک لیوان بزرگ آب پرتقال گذاشت روی میز و رفت بعد از چند دقیقه همان خدمتکار آمد و یک لیوان بزرگ آب پرتقال گذاشت روی میز و رفت. گلویم خشک شده بود ولی لب به آبمیوه نزدم.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
مهگل، دختری با چهره‌ای معصوم و دلی پر از آرزو، به‌خاطر فقر از ادامه تحصیل چشم می‌پوشد و به ناچار منشی یک شرکت خصوصی می‌شود. اما خیلی زود متوجه می‌شود که امنیت زنانه‌اش در خطر است؛ پسر رئیس با رفتاری مشکوک و تجاوز به حریم او، مهگل را وادار به ترک آن‌جا می‌کند. مادرش مبتلا به سرطان خون است و هزینه‌ی درمانش سر به فلک می‌کشد. درست در همان روزهای سخت، خانواده‌ی رئیس برای خواستگاری از راه می‌رسند. پاسخ مهگل قاطعانه منفی است، اما وقتی بهزاد پیشنهاد ازدواج در ازای کمک مالی می‌دهد، همه چیز تغییر می‌کند. مهگل وارد دنیایی تاریک می‌شود؛ بی‌خبر از اینکه این خانواده زیر ذره‌بین پلیس‌اند و او قرار است مهره‌ای در پرونده‌ای جنایی باشد...این رمان ترکیب دو رمان عشق و احساس من و آبی به رنگ احساس من از همین نویسنده هستش که ایشون بعد از چاپ کتاب اسامی شخصیت ها و اسم کتاب رو تغییر دادن.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    معشوقه ماه جلد دوم
  • نویسنده
    فرشته تات شهدوست
  • صفحات
    553
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4831 نوشته
  • 531 محصول
  • 366 کامنت
  • 1276 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink |
casino siteleri |
en iyi bahis siteleri |
casinolevant |
casinolevant |
deneme bonusu |
casinolevant giriş |