میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان ادمین pdf از محبوبه فیروزخانی با لینک مستقیم

دانلود رمان ادمین از محبوبه فیروزخانی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

کیارش عادل با رویاهای بزرگ و هدفی مشخص به ایران برمی‌گرده: ساختن امپراتوری خودش. اما زندگی، برنامه دیگه‌ای براش چیده. زنی باهوش، مرموز و تشنه‌ی انتقام، در سکوت برای نابودیش نقشه می‌کشه و هر قدمش، کیارش رو به دام نزدیک‌تر می‌کنه. در میون این بازی پیچیده، یه عشق غیرممکن وارد زندگی کیارش می‌شه—عشقی که نه می‌تونه انکارش کنه، نه ازش فرار کنه. تا جایی که دیگه نمی‌فهمه کدوم حس واقعی‌ست، کدوم دام و کدوم نفر، دوست یا دشمنه…

خلاصه رمان ادمین

اگر هر کس دیگری بود، برای دور انداختن آن دسته گل پاداشی در خور و مناسب از من میگرفت. اما نباید فراموش میکردم که او کیارش ظالم است و پاداشی در کار نیست. مغزم قفل کرده و نقش بازی کردن سخت شده بود که صدای سیاوش از میان همهمه ای که راه افتاده بود، آمد. «اجازه بدید … اجازه بدید… بذارید اول برم شریک بزرگ رو در جریان کار قرار بدم، بعد خودش میاد براتون مو به مو توضیح میده. فقط بدونید که این کار خیلی عجله ایه. در عرض دو هفته باید جمش کنیم». – دو هفته؟ – چی هست که دوهفته؟ کارش کمه حتما. – هر چیم باشه… من میگم دو هفته کمه.

– نمیتونستید بیشتر وقت بگیرید؟ ضربهای به در زد، اما منتظر پاسخ نماند و آن را بی هوا گشود. «کیا … قرارداد رو بستم فقط »… کیارش غافلگیر شد و دسته گل این دست و آن دست کرد و بالاخره آن را به داخل سطل کنار اتاقش پرتاب کرد. دستی به چشمانش کشید و به طرف میزش رفت. من نیز سر به زیر انداختم و عقب رفتم. اما سیاوش با ابروهای بالا پریده و چشمان گرد شده ایستاده بود و نگاهش میان من و کیارش و دسته گل داخل سطل زباله میچرخید. «اینجا چه خبره؟» پاسخی نشنید و در را بست و قدمی به سویم برداشت. «فرشته خانم؟ اتفاقی افتاده؟ خدای نکرده.»..

نمیدانم در مغزش چه میگذشت که حرفش را نیمه کاره رها کرد. دستی به مقنعه ام کشیدم و موهایم را به داخل فرستادم. «ببخشید… من داشتم رفع زحمت میکردم». «کجا؟ کدوم زحمت؟» «خب … رفتنی باید بره. اشتباه از من بود که برگشتم و»… قدمی به عقب برداشت و جلوی در قرار گرفت. «به خدا اگه بذارم». لحن کلامش زیادی دلنشین بود و لبخندی روی لبم نشاند. این آدم بلد بود چگونه حال خراب دیگران را خوب کند. «ولی من باید برم». نگاهش تا کیارشی که پشت میزش نشسته بود رفت و به طرفم برگشت. اشارهای به کیارش کرد و با تمام اجزای صورتش به من فهماندم اگر کیارش باعث ناراحتیام شده

لب تر کنم تا حسابش را کف دستش بگذارد. بیصدا خندیدم و چشمان اشک آلودم را پاک کردم و سری به علامت منفی تکان دادم. کاش میتوانستم حداقل به او بگویم که پسر عمو و شریکش چه آدم کلاش و کلاه برداریست. «فرشته خانم… من رو شما خیلی حساب کردم که این قرارداد رو بستما… خیلی عجله دارن. دو هفتۀ دیگه باید کارشون رو تحویل بدیم». کنجکاو شدم. چیزی بیشتر از کنجکاوی… ذوق زده شدم و به وجد آمدم. آن معین نامرد نمیدانست که چقدر عاشق اینجور کارهای هستم که میگفت در این شرکت به هدر میرم. در کارخانۀ پدری سر و کارم با یک سری ارقام و اعداد گنگ و نامربوط بود.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
کیارش عادل با رویاهای بزرگ و هدفی مشخص به ایران برمی‌گرده: ساختن امپراتوری خودش. اما زندگی، برنامه دیگه‌ای براش چیده. زنی باهوش، مرموز و تشنه‌ی انتقام، در سکوت برای نابودیش نقشه می‌کشه و هر قدمش، کیارش رو به دام نزدیک‌تر می‌کنه. در میون این بازی پیچیده، یه عشق غیرممکن وارد زندگی کیارش می‌شه—عشقی که نه می‌تونه انکارش کنه، نه ازش فرار کنه. تا جایی که دیگه نمی‌فهمه کدوم حس واقعی‌ست، کدوم دام و کدوم نفر، دوست یا دشمنه...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    ادمین
  • نویسنده
    محبوبه فیروزخانی
  • صفحات
    1427
خرید کتاب
60,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 60,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4732 نوشته
  • 493 محصول
  • 367 کامنت
  • 1153 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.