میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان نیلای pdf از دلیار با لینک مستقیم

آخرین ویرایش رمان نیلای اثر پریناز عباسی فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم

نیلای، دختری نخبه که بیشتر از جاسوس‌های آمریکایی را به خود جلب می‌کند، در خطر نابودی است. یکی از این جاسوس‌ها نام دارد که به دنبال انتقام از نیلای به دلیل عشقی قدیمی است. سایه با حامی، پسر مغرور و سردی که از نیلای متنفر است، می‌شود. اما نیلای باهوش‌تر از آن است که به راحتی به دام بیفتد. در خلال این اتفاقات، نیلای ناخواسته عاشق حامی می‌شود، ولی یک حادثه بزرگ او را مجبور به ازدواج با حامی می‌کند. اما حامی همچنان دلش با سایه است.

مقدمه ای بر رمان نیلای

نیـلای هنوز مات بودم.!. با رفتن حامی ، و دور شدنش از من ، یهویی یه حس خالی شدن بم دس داد.!. انگاری ک چن ساله عاشقشم و دوسش دارم.. باورم نمیشہ.. من.. نیلای مهری انقدر زود به یه پسر وا دادم و طعم ل… و چشیدممم.. چقدر حس خوبی بود!. چم بود? چرا دوس داشتم اون حس باز تکرار شه?.!. اصن تو حال خودم نبودم کہ درنیکا دوید داخل باغ و اومد سمتم و گفت _عمه.. چرا اینجایی? بیا بریم تو.. لیندا جون میگہ بیا. یه کم نگاش کردم و گفتم +ط برو میام عمه..برو. یهویی گفت -عمههه لُجت کو? لُجت و خوردی?. واااااای خدا بگم چیکارت کنه حامی.!.

زودی گفتم +هیچی قربونت برم!. _کی خوردتش? +هیچکی بدو برو کیف من و بیار. درنیکا یه اخمی کرد و رفت کیفم و آوردم و رژ سیاه و قرمزم و ترمیم کردم و یه نفس عمیق کشیدم و وارد سالن شدم! همینکه وارد شدم ، متوجهـ ارشیا و نازی شدم که وارد سالن شدن.!. اووففف چه تیکه أی شده بودن جفتشون! به سمتشون رفتم کهـ ارشیا یه سوتی زد و گفت _واووو ، چه ماهیی شده این دختر. چطوری یکی یدونه ارشیا?. نازی زد به بازوی ارشیا و گفت “تو من و از آرایشگاه اومدم بیرون دیدی انقدر تعریف نکردی _آخه عشق من از ط ک تعریف کنم دور برت میداره فک میکنی خبریه.

نازی یدونه دیگه زد که گفتم +هوووی ، بسههه ببینم ، غریب گیر آوردی داداشم و?. نازی چشم غره رفت و گفتـ _اصن شما دختر عمو پسرعمو جفتتون روانی میباشید ، با شما دونفر حرفی ندارم. پشت پلک نازک کرد و به سمت هسیما رفت که خندیدم و گفتم +این یه مدت نبود آدم نشد ارشیا? _آدمممم? آخه نازی و چه به آدم بوودن? فقط بلده غر بزنه بلد نیست یه دلم تنگ شده بگه ک.. +هههه ، ط چی ط دلت براش تنگ نشده بود? _هعی مگه واسش مهمه دلتنگیه من آخہ? دختره مغرور تخص. خندیدم و گفتم +درس میشه قربونت برم ، خودت و درگیر نکن

با ارشیا کنار هم ایستاده بودیم و حرف میزدیم..کہ نازی با عشوه اومد سمت ما و به من گفت _ببخشیدا نیلای خانوم ، ولی مث اینکه ارشیا شوهر منه ن ط ک اینق دوچسبی بش چسبیدی. خندیدم و گفتم +خب مثلا الان حسادتت شده?. یه کم من من کرد و گفت _حسادت?حسادت چی?من حسودی کنم?اونم سر ارشیا?ههههه خنده داره. ارشیا داشت ریز میخندید کہ برگشتم سمتش و یه چشمک بش زدم و گفتم +ارشیا جان?. ارشیا هم گرف میخوام چیکا کنم بر همینم خندید و با غیظ گفت _جونه دلم?. نازی سرخ شده بود ولی حرفی نمیزد +میشه بریم رو پیست باهم برقصیم?.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
نیلای، دختری نخبه که بیشتر از جاسوس‌های آمریکایی را به خود جلب می‌کند، در خطر نابودی است. یکی از این جاسوس‌ها نام دارد که به دنبال انتقام از نیلای به دلیل عشقی قدیمی است. سایه با حامی، پسر مغرور و سردی که از نیلای متنفر است، می‌شود. اما نیلای باهوش‌تر از آن است که به راحتی به دام بیفتد. در خلال این اتفاقات، نیلای ناخواسته عاشق حامی می‌شود، ولی یک حادثه بزرگ او را مجبور به ازدواج با حامی می‌کند. اما حامی همچنان دلش با سایه است.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    نیلای
  • نویسنده
    پریناز عباسی
  • صفحات
    739
خرید کتاب
50,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 50,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4726 نوشته
  • 494 محصول
  • 367 کامنت
  • 1151 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.