میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان اون کیه pdf از حانیا بصیری با لینک مستقیم

آخرین ویرایش رمان اون کیه اثر حانیا بصیری فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم

“آنا بعد از ده سال دوری به ایران برمی‌گردد. در فرودگاه با مرد جوانی روبه‌رو می‌شود. مردی که انگار او را خوب می‌شناسد! او با صمیمیت با آنا حرف می‌زند و نشانه هایی به او می‌دهد که آنا متعجب می‌شود! اما مشکل اینجاست..آنا او را نمیشناسد. مرد گمان می‌کند آنا با او شوخی میکند و قبل از رفتن به او یاد آوری می‌کند که قولی که به او داده را فراموش نکند!

مقدمه ای بر رمان اون کیه

دستمو محکم روی میز گذاشتم و با همون چهره حرصی خنده ای کردم : – عزیزم میگم بینی خودمه چرا نمیفهمی؟ پرستو سریع شونه هام ماساژ داد و کنار گوشم یواش گفت : – آروم باش جان جدت. عصبی دستشو کنار زدم و خواستم چیزی بگم که یهو چشمم افتاد به کیک روی میز و یه چیزی در درونم فرو ریخت و پودر شد! فکر کنم شرف و غرور و پرستیژم بود! چندبار پلک زدم و به عکس قبل از عمل بینیم که روی کیک چاپ شده بود با اون لبخند کافر کش عریض و دندونای ارتودنسی شده ام نگاه کردم و خشمگین سرمو گرفتم بالا و به پرستو خیره شدم.

آب دهنشو قورت داد و ازم دور شد و همونطور که به کیک نگاه میکرد گفت : – منم الان دیدم باور کن. دوباره به کیک نگاه کردم و دستمو آروم گذاشتم رو دماغم. مهتا متوجه نگاه من به کیک شد و با خنده گفت : – عزیزم ما که خودی ایم ، خواستیم باهات یه شوخی هم کرده باشیم دورهمی. دستامو مشت کردم و با دندونای کلید شده روی هم به کیک خیره شدم. یهو چشمام سیاهی رفت و همه عالم پیش چشمم شروع به چرخیدن کرد ، چشمامو محکم بستم و سی ثانیه همونطور موندم. یک دو سه پرستو نگران پرسید : – آنا؟ خوبی؟ یهو چشمامو باز کردم و با خشم گفتم

– مگه نگفتم عکسای قبل عملمُ برای کسی نفرستی پرستـــــــــو. چشمای همه از جیغی که کشیدم گشاد شد و صاف سرجاشون نشستن. پرستو لبشو گاز گرفت : – بدبخت شدیم. چاقو رو از روی میز برداشتم و چهار دستو پا رفتم بالای میز و به سمت کیک حرکت کردم و کشیدمش سمت خودم. کنارش چهار زانو زدم و با چاقو جوری که انگار با قاتل بابام طرفم افتادم به جونش و تیکه تیکه اش کردم. یه تیکه اشو چنگ زدم و جلوی دهنم بردم و محکم بهش گاز زدم. با نگاه عصبانی و پلیدی به همشون نگاه کردم. مهتا، فروهر، نیکتا، آندیا همزمان حیرت زده باهم هیــــن کشیدن و از جاشون بلند شدند.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
"آنا بعد از ده سال دوری به ایران برمی‌گردد. در فرودگاه با مرد جوانی روبه‌رو می‌شود. مردی که انگار او را خوب می‌شناسد! او با صمیمیت با آنا حرف می‌زند و نشانه هایی به او می‌دهد که آنا متعجب می‌شود! اما مشکل اینجاست..آنا او را نمیشناسد. مرد گمان می‌کند آنا با او شوخی میکند و قبل از رفتن به او یاد آوری می‌کند که قولی که به او داده را فراموش نکند!
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    اون کیه
  • نویسنده
    حانیا بصیری
  • صفحات
    1235
خرید کتاب
55,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 55,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4726 نوشته
  • 494 محصول
  • 367 کامنت
  • 1151 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.