میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان عشقی که تبخیر شد pdf از فاطیما_ر با لینک مستقیم

آخرین ویرایش رمان عشقی که تبخیر شد اثر فاطیما_ر فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم

مهتا، دختریست که با قدرت بی‌نهایت پدرش در عمارتی عظیم، بزرگ می‌شود. امیر، پسری‌ست که در دست سالار‌خان سخت زندگی‌کردن را می‌آموزد و عشقی که این میان ناگفته می‌ماند و نابود می‌شود اما ….

مقدمه ای بر رمان عشقی که تبخیر شد

در اینكه برای اولینبار داشت بر سرم داد میزد و من هم ترسیده بودم هیچ شكی نیست؛ ولی سعی كردم اعتمادبه نفسم را از دست ندهم و جلویش كم نیاورم. پس بااخم از جایم برخاسته و مقابلش ایستادم. – من تصمیم گرفتم برم، دیگه هم اینجا برنمیگردم، فهمیدی؟ تو هم هركاری دلت میخواد برو بكن، اگه هم نمیتونی كارهای شركت رو تموم كنی به یكی دیگه وكالت میدم. میتونی از همین الان بری همونجایی كه بودی و مثل این یه سال توی لونه ت قایم بشی.

اینبار واقعاً عصبانیاش كردم، چون مثل گاومیش های خشمناک كه با دیدن پارچه ی قرمز از خود بیخود میشوند، به طرفم هجوم آورد و در یکوجبی صورتم فریاد زد: – تو غلط میكنی. منم بی هوا جیغ زدم: – خودت غلط میكنی. با انگشت اشاره اش ضربه ی محكمی به قفسه ی سـ*ـیـنـه ام زد و با همان لحن گفت: – تو هیچگوری نمیری، فهمیدی یا جور دیگه ای حالیت كنم؟ قسم میخورم تابه حال این رویش را ندیده بودم.

اصلاً فكر نمیكردم رادین هم بتواند از عصبانیت دیوانه شود. همان یک قدمی كه با ضربه ی انگشتش به عقب رفته بودم دوباره برداشتم و در ده سانتیِ صورتش جواب دادم: – تو هم هیچ غلطی نمیتونی بكنی. من خودم تشخیص میدم كِی چه كاری رو انجام بدم. الانم تصمیم گرفتم برم، به تو هم هیچ جوابی بدهكار نیستم. فهمیدی؟ احتمالاً چون من تن صدایم را پایینتر آورده بودم، او هم سنگینی فریادش را آرامتر به صورتم كوبید: – پس نمیخوای بفهمی! آخه احمق این پسری كه مثل گوسفند دنبالش راه افتادی، چوپونت نیست كه، خودِ گرگه ست.

– تو حق نداری به من توهین كنی! اینبار بازویم را با حرص چسبید و از فرط عصبانیتی كه انگار خاموشی نداشت گفت: – اینقدر دلم میخواد ولت كنم تو دستش تا تیكه پاره ت كنه و جنازه ت رو بندازه جلوی بابات، ولی حیف كه دخترداییمی و از پوست و خونمی. از درد فشار انگشتانش بر بازویم لبم را محكم گاز گرفتم تا آخ نگویم ولی با قیافه ی جمع شده ام خودش فهمید و با پوف بلندی رهایم كرد.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
مهتا، دختریست که با قدرت بی‌نهایت پدرش در عمارتی عظیم، بزرگ می‌شود. امیر، پسری‌ست که در دست سالار‌خان سخت زندگی‌کردن را می‌آموزد و عشقی که این میان ناگفته می‌ماند و نابود می‌شود اما ....
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    عشقی که تبخیر شد
  • نویسنده
    فاطیما_ر
  • صفحات
    740
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 40,000 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4726 نوشته
  • 494 محصول
  • 367 کامنت
  • 1151 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.