آخرین ویرایش رمان آخرین یاقوت سیاه اثر آیلی فایل PDF رایگان (ویرایش جدید) – سازگار با گوشی و تبلت + دانلود با لینک مستقیم
دلوین دختر 19 ساله ای که توی مهمونی با یک مافیای قوی دورگه ایتالیایی، ایرانی اشنا میشه به اسم دیاکو و دلوین توی یک اتفاق نشون میده که مرده اما نمرده و داره درسشو تموم کنه اما دیاکو میفهمه و….
مرواريد: من نميتونم اين كار كنم نميتونم دلوين: تو ميتوني عشقم ميتوني بيا بريم آفرين راه افتاديم رفتيم نزديك پسر را كه سلام داديم نشستيم پوريا پويان با ديدن ما از چشماشون ميشد گفت ترسيدن كه گفتم دلوين: خوش ميگذره پسرا ميتونستم كه بفهمم اينا دارن چيكار ميكنند كه دخترا اومدن بعد از اينكه به دخترا جا داديم شراب كوچولو و بلند خانم اومد كه شراب گفت دلوين: خوش ميگذره پسرا پوريا: عه شماها اومديد فكر كرديم رفتيد مرواريد: آهان فكر كردي رفتيم كه هر غلطي خواستي بكني اره الا كه دوست دختر پوريا بود گفت
الا: وا اين چه طرز حرف زدن با دوست پسر منه من كه ٤ساله باهاشم اينجوري باهاش حرف نزدم تو ديگه كي هستي آخه مرواريد: چشمم روشن ٤سال اره پوريا كي اينقدر عوضي شدي من اين همه براي زندگي خودمو تو تلاش كردم عوضي حيون وقتي مرواريد بلند شد با گريه رفت كه كاويان هم دنبالش رفت بيرون تو آروم كردن آدما خيلي خوب بود دلوين هم بلند شد گفت دلوين: همتون عوضي هستيد پوريا من فكر نميكردم مثل داداشت باشي اما اشتباه كردم
عوضيا دلوين كه گذاشت رفت كه پوريا پوف كلاف هاي كشيد گفت پوريا: الان چيكار كنم ديگه اه الا: عشقم ريلكس كن خودتو آروم كن تمام پوريا: الا الان حرف نزن عصبي هستم يك چيز ميگم تموم كن الا: باشه بابا پوريا: دياكو الان چيكار كنيم من كه درسم تموم شده ميخوام برم ايتاليا تو چي مياي يا نه پويانم با من مياد پويان: اره منم ميرم داداش تو نمياي ما ميرويم پيش بابا اينا دياكو: من الان براي بدست آوردن يك شرابي بايد اينجا بمونم بعد ميام اونجا
پويان: داداش مشكوك ميزني چه شرابي نگو در مورد اون شراب حرف ميزني كه من ميدونم كه واقعا باهات برخورد ميكنم دياكو: تو خفه شو من هر كاري كه بخوام ميكنم از كسي هم دستور نميگيرم پوريا: باشه داداش چرا عصبي ميشي حالا پويان ي خريتي كرد ول كن تو دياكو: پس بگو حرف دهنشو بفهمه حال ندارم براش توضيح بدم پوريا: باشه داداش بريم همه گفتيم بريم كه اومديم بيرون امروز قرار داد و بستم الان راحتم فقط بايد منتظر باشم يكي كه مورد اعتمادم باشه…