میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود رمان مرگ به وقت بهار pdf از مرسه رودوردا با لینک مستقیم

دانلود رمان مرگ به وقت بهار از مرسه رودوردا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

جهان این اثر بی‌مکان و بی‌زمان است؛ مختصات جغرافیایی در کار نیست و مکان‌هایی که نام برده می‌شود در حقیقت وجود خارجی ندارد. همچنین در این رمان، تاریخی مشخص نمی‌شود، خبری از تکنولوژی و یا حتی غیاب تکنولوژی نیست. این رمان به‌لحاظ شکل، بسیار پیچیده توصیف شده است؛ اثری که در آن از نشانه و سرنخ خبری نیست. هرچه پیش می‌روید، داستان انگار عجیب‌تر و گمراه‌کننده‌تر می‌شود، اما گفته شده که جذابیتش با خواننده کاری می‌کند که نتواند کتاب را زمین بگذارد و خودش را به این دهکده‌ی شوم و جریان رودخانه‌ی افسارگسیخته‌اش می‌سپارد.

خلاصه رمان مرگ به وقت بهار

در نور آتش فرق زن و مرد پیدا نبود. در روشنایی روز تفاوتشان کاملاً به چشم می‌آمد: بعضی بلند، بعضی کوتاه، بعضی لاغر، بعضی چاق؛ بعضی مویشان پرپشت‌تر از بقیه بود، یا بینی‌شان پهن‌تر یا درازتر بود، یا رنگ چشم‌هایشان با هم فرق داشت. اما در نور آتش همه یک‌شکل بودند. وسط روز که همه آرام بودند و مشغول، تنها پدرها و پسرهایشان به هم شباهت داشتند. بعضی پسرها با پدرشان مو نمی‌زدند؛ بعضی هم هیچ شباهتی به پدرشان نداشتند. پدرها از این وضعیت کفری می‌شدند اما کم‌کم برایشان عادی می‌شد. می‌گفتند کل قضیه به‌خاطر نگاه کردن است.

نزدیک نی‌هایی که من پشتشان پنهان شده بودم، چند زن کروکثیف و ژولیده‌پولیده روی زمین و دور از آتش نشسته بودند، با چشم‌هایی پوشیده‌شده. حامله بودند. چشم‌هایشان را پوشانده بودند، چون اگر به مرد دیگری نگاه می‌کردند بچۀ توی شکمشان هم نگاهی به مرد می‌انداخت و شکل او می‌شد. می‌گفتند زن‌ها هر مردی را ببینند عاشقش می‌شوند، هر زنی هم که زمان بیشتری از حاملگی‌اش گذشته باشد، زودتر عاشق مردهای دیگر می‌شود. این می‌شد که آن اتفاقی که نباید می‌افتاد، یعنی بچه شبیه مردی می‌شد که زن عاشقش شده بود.

توی بشقاب‌هایشان سوپ می‌کشیدند و می‌نشستند روی نیمکت‌های دورتادور میز، مثل خواهر و برادر، و سوپشان را سر می‌کشیدند. مردان بی‌چهره دور میز دیگری نزدیک رودخانه می‌نشستند؛ مردهایی بدون بینی، با پیشانی شکافته یا گوش بریده که می‌توانستند کنار اهالی سر همان میز بنشینند و مثل باقی زندگی کنند. ولی آنها می‌خواستند به حال خودشان باشند. سوپشان را با چیزی شبیه به قیف می‌خوردند و وقتی هم می‌خواستند گوشت بجوند، با دست سوراخ دهانشان را نگه می‌داشتند تا گوشت از آن بیرون نیفتد.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
جهان این اثر بی‌مکان و بی‌زمان است؛ مختصات جغرافیایی در کار نیست و مکان‌هایی که نام برده می‌شود در حقیقت وجود خارجی ندارد. همچنین در این رمان، تاریخی مشخص نمی‌شود، خبری از تکنولوژی و یا حتی غیاب تکنولوژی نیست. این رمان به‌لحاظ شکل، بسیار پیچیده توصیف شده است؛ اثری که در آن از نشانه و سرنخ خبری نیست. هرچه پیش می‌روید، داستان انگار عجیب‌تر و گمراه‌کننده‌تر می‌شود، اما گفته شده که جذابیتش با خواننده کاری می‌کند که نتواند کتاب را زمین بگذارد و خودش را به این دهکده‌ی شوم و جریان رودخانه‌ی افسارگسیخته‌اش می‌سپارد.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    مرگ به وقت بهار
  • نویسنده
    مرسه رودوردا
  • صفحات
    149
  • حجم
    22.20m
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4726 نوشته
  • 494 محصول
  • 367 کامنت
  • 1151 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.