میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود کتاب تدریس عاشقانه pdf از ترنم با لینک مستقیم

دانلود کتاب تدریس عاشقانه از ترنم با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آرمان زند، پزشک و استادی که تازه از خارج برگشته، زندگی‌اش را کنترل می‌کند، تا اینکه سرنوشت دیگری برایش می‌شود. اتفاقی غیرمنتظره او را در مسیری قرار می دهد که راه گریزی از آن نیست، ازدواجی اجباری با یکی از دانشجویانش، پیوندی که هیچکدام خواهانش نبودند اما شاید سرآغاز ماجرایی دیگر باشد…

خلاصه کتاب تدریس عاشقانه

خدا لعنتت کنه شایان داشتم زندگیمو می کردما درست موقعی که همه چی داشت ردیف میشد اومد گند زد رفت عوضی..‌. نمی‌دونم چقدر گذشت که هوا تاریک شد… اینقدر قدم زده بودم پاهام درد گرفته بودم… بغض بزرگی که تو گلوم نگه داشته بودم هر لحظه ممکن بود بترکه و وسط خیابون بزنم زیر گریه… یه فضای سبز کوچیکی کنار خیابون پیدا کردم و روی نیمکت نشستم… رفیق به درد بخورم نداریم بهش زنگ بزنیم… تو همین فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد، با دیدن اسم ارمان قلبم تند تند شروع به کوبیدن کرد. نکنه الان مامانش حسابی پرش کرده باشه؟

نکنه الان فکر طلاق رو دوباره تو سرش بندازن… هععییی اخه چیکار کنم..‌. مردد تماسو وصل کردم که با صدای بلندش یکم گوشیرو از گوشم دور کردم: سوگل معلومه کجایی تو؟ -من…‌ من… ارمان.. من -میگم کجایی سوگل، از اتفاقای امروز بهم گفتن. الان کجایی تو؟ یا خدا پس حتما دیگه عمه ده تا هم روش گذاشته و گفته..‌. نگاهی به اطراف انداختم و گفتم: راستش نمیدونم آرمان. _از یکی بپرسو ادرس رو برام بفرست زود باش. می خواستم لب باز کنم و بپرسم چی شده که تماسو قطع کرد. از یه پیرمرده که رد میشد ادرسو پرسیدم از اون سن و سالش خجالت نمی کشید

کم مونده بود با چشمام منم بخوره هیز بیشور. سریع آدرسو برا ارمان فرستادم و همونجا دوباره نشستم… بابا هم بدتر از اون اما خداروشکر که سرم و نذاشت روی سینم در واقع اصلا کاری باهام نداشت نگاهی توی آینه به خودم انداختم و دستی به لباس شب آبی رنگم کشیدم و از اتاق بیرون رفتم صدای آهنگ کل خونه بابا بزرگ رو پر کرده بود همزمان با بیرون اومدن من در یکی از اتاقا باز شد و از شانس خوشگلم چشمم به چشم آرمان افتاد اخمام و در هم کشیدم و بی اعتنا به این پسره ی شوم نحس خواستم به سمت پله ها برم که صداش متوقفم کرد آدم به استادش به سلام نمیده؟

نگاهش کردم و گفتم اگه استادش نحس باشه نه ازش فرار میکنه خودش و بهم رسوند. مچ دستمو گرفت و گفت مقصر اتفاقایی که برات افتاد من نبودم خب؟ با حرص دستمو از دستش کشیدم و گفتم … مقصر همش تویی مقصرصدای دختر عموی پنج سالم رو از وسط پله ها شنید سوگل… آرمان… بیایید بابابزرگ کارتون داره نمیدونم چرا تنم یخ زد آرمان که متوجهی حالم شد با خونسردی گفت هر چی که گفتن تو هیچی نگو بسپارش به من حل میشه اوکی؟ با لرز گفتم میخوان منو بکشن واسه همین گذاشتن امروز بیام دانشگاه الانم بابا بزرگ حکم مرگمو صادر میکنه روبه روم با فاصله ی کم ایستاد…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
آرمان زند، پزشک و استادی که تازه از خارج برگشته، زندگی‌اش را کنترل می‌کند، تا اینکه سرنوشت دیگری برایش می‌شود. اتفاقی غیرمنتظره او را در مسیری قرار می دهد که راه گریزی از آن نیست، ازدواجی اجباری با یکی از دانشجویانش، پیوندی که هیچکدام خواهانش نبودند اما شاید سرآغاز ماجرایی دیگر باشد…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    تدریس عاشقانه
  • نویسنده
    ترنم
  • صفحات
    317
خرید کتاب
55,000 تومان
دانلود بلافاصله بعد از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • میهن بوک
  • 55,000 تومان
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4732 نوشته
  • 493 محصول
  • 367 کامنت
  • 1153 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.