میهن بوک
دانلود رمان | میهن بوک منبع رمان های رایگان جدید و عاشقانه
میهن بوک
دانلود کتاب دختر حاج آقا pdf از سیما نبیان منش با لینک مستقیم

دانلود کتاب دختر حاج آقا از سیما نبیان منش با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختر شر و شیطونی که خودش یه پا انفجار هیجانه! ولی مشکل اینجاست که پدرش حاج آقاست… نه هر حاج‌آقایی؛ بلکه اون حاج‌آقایی که همه محله با یه نگاهش راه می‌افتن. حاج آقایی با ریش بلند و تسبیح همیشه در دست و اخمی که می‌تونه کبوتر رو از پرواز بندازه! اما دختر قصه ما، از همون کوچیکی تا الان، همیشه خلاف جهت آب شنا کرده. نه با چادر حال می‌کنه، نه با نماز جماعت، نه با سخنرانی‌های تکراری پدر. کاراش، از مدل لباس پوشیدن گرفته تا رفت‌و‌آمداش، همیشه گوشه‌ای از دل حاج آقا رو آتیش زده. ماجرای این دو نسل متضاد، پر از لحظه‌های بامزه، پرتنش و البته گاهی دلگرم‌کننده‌ست. داستان دختری که دنبال راه خودش می‌گرده، حتی اگه مسیرش از دل محراب و منبر رد نشه!

خلاصه کتاب دختر حاج آقا

بلافاصله جواب منفی من رو جلوی بقیه گفت و اینو هم بهش اضافه کرد که ما مناسب هم نیستیم… و خلاصه چیزهایی گفت که بعدش برای من حکم جنجال توی خونه رو داشت! چون من همون لحظه متوجه نگاه‌های خشمگین حاج بابا شدم… نگاه‌ هایی که می‌گفت: «ما بعداً حساب تو رو بدجور می‌رسیم یاسمن!» ولی اینا هیچ‌کدوم برام اهمیت نداشت! به‌محض رفتنشون، رفتم توی اتاق و اون لباسای مسخره رو با لباسای گشاد و رنگارنگ خودم عوض کردم… اصلاً یه حس بدی داشتم… من نمی‌تونستم لباس مجلسی و خانمانه بپوشم… نمی‌تونستم ادای دخترای خیلی خوب محله رو دربیارم و نقش یه بانوی فرهیخته و مؤدب رو بازی کنم… جورابای بدبوم رو انداختم توی لباس چرک‌ها که در اتاقم با ضرب باز شد… فوراً برگشتم عقب…
نگاهم با نگاه ترسناک و غضب‌آلود حاج بابا و مامان گره خورد…

هردو به‌شدت عصبانی بودن… اون‌طور که می‌دونستم، صددرصد و بدون شک، امشب شب سختی قراره باشه! بابا یه نفس عمیق و ترسناک کشید و گفت: – کمر بستی به نابود کردن آبروی من دیگه آره دختر؟ اخم کردم و گفتم: – مگه من چیکار کردم!؟ چرا همیشه می‌خواین منو یه جوری نشون بدین که انگار مایه‌ی آبروریزیتون هستم!؟ صدای فریاد بابا توی خونه پیچید:
– واسه اینکه واقعاً هم مایه‌ی آبروریزی هستی… من، به جرم دختر بودن، همیشه با این دردسرا مواجه بودم… دردسر که نه… بهتره بگم ناحقی… صدامو بالا نبردم اما با ناراحتی گفتم: – مگه من چیکار کردم که مایه‌ی آبروریزیتون شدم!؟ یعنی هر دختری به خواستگارش جواب منفی بده، آبروی خانوادشو می‌بره!؟ پس حق و حقوق خودم چی میشه!؟ نظر من اهمیت نداره!؟ بابا با حرص نگام کرد و مامان با نفرت… تقریباً داد زد: – دهنت رو ببند یاسمن…

اون چرت و پرت‌ها چی بود که تحویل پسره دادی!؟ فکر کردی موقعیت از این بهتر گیرت میاد!؟ خیلی سرخود شدی یاسمن… خیلی… خیلیا آرزوشونه زن محمد و عروس خانواده‌ی اون بشن… چرا این‌کارو کردی دختره‌ی خیره‌سر؟ این‌بار صدامو بالا بردم و گفتم: – من از اون پسره‌ی پفیوز خبرچین خوشم نیومد و نمیاد و هرگز نخواهد اومد… خودش و خانوادش برن به جهنم! تا اینو گفتم، دوباره بابا با فریاد گفت: – دهنت رو ببند دختره‌ی خیره‌سر… کاش اصلاً تو رو نداشتم… کاش نداشتم… بابا اینو گفت و از اتاق بیرون رفت. اشک تو چشمام جمع شد… با تمام وجود حس کردم که هیچ علاقه‌ای بهم ندارن… هیچ علاقه‌ای… شالم رو سرم انداختم و از اتاق زدم بیرون و به سمت در رفتم… عصبانی و ناراحت رفتم سمت در… تحمل جوّ خونه رو نداشتم… انگار خون به مغزم نرسیده بود و یه جورایی دلم می‌خواست.

فقط از اون خونه‌ای که همشون منو مایه‌ی ننگ خودشون می‌دونستن، دور بشم؛ حتی برای چند دقیقه‌ی کوتاه!!! البته بشدت دلم می‌خواست زیپ کاپشنمو بکشم بالا و بزنم تو دل خیابون، اما چون دختر بودم نمی‌تونستم… نمی‌تونستم… نمی‌تونستم … اه! لعنت به این تبعیض… لعنت به پوسته‌ی دختر بودن! که همه‌چی برای مردا حلاله و برای زن‌ها حرام! ما حتی از کوچک‌ ترین آزادی‌ها هم محروم بودیم… نمونه‌ش همین پیاده‌روی توی شب، بدون اینکه بعدش کلی حرف و حدیث پشت سرت راه بیفته! وقتی داشتم با عصبانیت از کنار مامان رد می‌شدم، یه نگاه تند و تیز بهم انداخت و گفت: – نصف‌شبی کدوم گوری میری، گیس‌بریده!؟ حتی از این لحن حرف زدنش هم بشدت دلگیر شدم… اون‌قدر که حس کردم تقریباً به نقطه‌ی جوش رسیدم… فقط چشم‌هامو بستم و بعد از یه نفس عمیق گفتم…

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دختر حاج آقا
  • نویسنده
    سیما نبیان منش
  • صفحات
    ۱۷۶۸
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • همکار ناشناس
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

درباره سایت
میهن بوک
دانلود رمان: میهن بوک پایگاه معرفی و دانلود بهترین رمان های الکترونیکی PDF , EPUB و صوتی کمیاب رایگان فارسی و خارجی جدید و قدیمی بدون سانسور
آمار سایت
  • 4822 نوشته
  • 530 محصول
  • 366 کامنت
  • 1274 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " میهن بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink |
casino siteleri |
en iyi bahis siteleri |
casinolevant |
casinolevant |
deneme bonusu |
casinolevant giriş |